منوی اصلی
موضوعات وبلاگ
وصیت شهدا
وصیت شهدا
لينک دوستان
پيوندهاي روزانه
نويسندگان
جستجو
مطالب پيشين
آرشيو مطالب
لوگوی دوستان
ابزار و قالب وبلاگ
کاربردی
ابر برچسب ها

پــیک ســعادت داد ایــن بــشارت

تـــــابیده هـــــفتم مــــهر ولایـــت

 

آمـــده ایـــن مـژده از حـــیّ تــبارک

میـــلاد مــوسی بن جــعفر مـــبارک

 

مـــــظهر الطــــاف داور آمــد

هـــفتم وصـــی پــیغمبر آمـــــــد

 

شــد  شکــــوفا  گــل  گـــلزار احــمد

زیــــبا گـــل ســــر سبـــد  مـــــــحمد

 

دارد مــدینه ســـیمای شــادی

ایـــن مـــژده بــر لـــب دارد مــنادی

میـــــلاد مـــیوه قـــلب بـــتول است

رشک  جنت  مــدینة الرسول است

 

وا شد گـــل نــور از نخله طور

شـــد آشـــکارا نــــورٌ عـــلی نـــور

 

عــالم  از  مقدمش  گردیده روشــــن

یـا مـهدی، یـا مـهدی چشم تو روشن

 

از هســتی اش هر بود و نبود است

میــلاد شـاه مُــلک وجـــــود است

 

آمــــد آن مـــظهر الطـــاف داور

فرزند فـــاطمه مــوسی بن جعفر




برچسب ها :

موضوع :
-مطالب- , مذهبی ,  , 

ولادت دهمین گلبرگ آسمانی،
آیینهی عصمت،
هادی امّت،
اسوهی مجد و شرافت،
نیای انسانیت،
نای پرخروش ولایت،
ناخدای کشتی هدایت، 
خورشید عدالت،
فرزند ایمان،
مهبط انوار رحمان،
مفسر بزرگ آیه های قرآن،
حضرت امام علی النقی(ع) مبارک باد.

امام هادي عليه السلام
در قفس شير

در ايام متوکل عباسي زني ادعا کرد که من حضرت زينب هستم و متوکل به او گفت: تو زن جواني هستي و از آن زمان سالهاي زيادي گذشته است.آن زن گفت : رسول خدا در من تصرف کرد و من هر چهل سال به چهل سال جوان مي شوم. متوکل، بزرگان و علما را جمع کرد و راه چاره خواست.متوکل به آنان گفت: آيا غير از گذشت سال، دليل ديگري براي رد سخنان او داريد؟ گفتند: نه.آنان به متوکل گفتند : هادي عليه السلام را بياور شايد او کک باطل بودن اين زن را روشن کند.امام عليه السلام حاضر شد و فرمود: اين دروغگو است و زينب سلام الله عليها در فلان سال وفات کرده است.متوکل پرسيد : آيا غير از اين، دليلي براي دروغگو بودن هست؟امام عليه السلام فرمود: بله و آن اين است که گوشت فرزندان فاطمه سلام الله عليها بر درندگان حرام است. تو اين زن را به قفس درندگان بينداز تا معلوم شود که دروغ مي گويد.متوکل خواست او را در قفس بيندازد، او گفت: اين آقا مي خواهد مرا به کشتن بدهد، يک نفر ديگر را آزمايش کنيد. برخي از دشمنان امام عليه السلام به متوکل پيشنهاد کردند که خود امام عليه السلام داخل قفس برود.متوکل به امام عرض کرد: آيا مي شود خود شما داخل قفس برويد؟! نردباني آوردند و امام عليه السلام داخل قفس رفت و در داخل قفس شش شير درنده بود.وقتي امام عليه السلام داخل شد شيرها آمدند و در برابر امام عليه السلام خوابيدند و امام عليه السلام آنها را نوازش کرد و با دست اشاره مي کرد و هر شيري به کناري مي رفت.وزير متوکل به او گفت : زود او را از داخل قفس بيرون بياور و گرنه آبروي ما مي رود.متوکل از امام هادي عليه السلام خواست که بيرون بيايد و امام عليه السلام بيرون آمد. امام فرمود : هر کس مي گويد فرزند فاطمه (سلام الله عليها) است داخل شود.متوکل به آن زن گفت : داخل شو. آن زن گفت : من دروغ مي گفتم و احتياج، مرا به اين کار وا داشت و مادر متوکل شفاعت کرد و آن زن از مرگ نجات يافت.
منابــع :- بحار الانوار ج ۵۰ ص ۱۴۹ ح ۳۵ چاپ ايران.-
منتهي الامال ج ۲ ص ۶۵۴ چاپ هجرت




برچسب ها :

موضوع :
مذهبی ,  , 

امام حسن عليه السّلام فرزند گرانمايۀ امير مؤمنان عليه السّلام ، سالار جوانان بهشت، نوادۀ بزرگ پيامبر و يكى از پيشوايان معصوم و گرانقدرى است كه از وجود گرانمايۀ امام مهدى عليه السّلام و ظهور حيات‌ بخش و دگرگونساز او، نويد مى ‌دهد.

و اگر روايات رسيده از آن گرامى، بويژه در مورد حضرت مهدى عليه السّلام از نظر شمار، اندك است {در كتاب گرانقدر معجم احاديث الامام المهدى عليه السّلام با اينكه كوشش در جمع ‌آورى تمام احاديث پيرامون حضرت ولى عصر ارواحنا فداه شده، امّا مجموع رواياتى كه از امام مجتبى عليه السّلام وارد شده از مرز ده عدد تجاوز نمى‌كند. رجوع شود به معجم احاديث الامام المهدى، ج ٣، ص 163 } جاى شگفتى ندارد. نبايد فراموش كرد كه دوران خلافت آن بزرگوار كه از شهادت امير مؤمنان عليه السّلام آغاز گرديد و تا شهادت جانسوز حضرتش ادامه داشت بيش از ده سال نبود و آن هم در جوّى مالامال از رنج و اندوه و نگرانى و فشار، سپرى شد و فرصتى براى حركت فكرى و فرهنگى مورد نظر پيش نيامد.

«معاويه» فرزند آن زن جگرخواره، بر كرسى قدرت تكيه زد و شرايط و اوضاع جارى، او را در جنگ پايان ‌ناپذير و خشونت‌ بار و كور و بى‌ هدفش بر ضدّ خاندان پيامبر، يارى كرد. او در بيت المال مسلمانان را، غاصبانه گشود و بوسيلۀ آن وجدانها را خريد و مزدوران را به خدمت استبداد گرفت، تا از سويى با روايات دروغين و ساختگى، نام نيك و بلندآوازۀ خاندان وحى و رسالت را لكّه ‌دار و وجاهت و معنويّت آنان را درهم شكسته و طهارت و قداستشان را، آلوده سازند. و از دگر سو با سرهم كردن احاديث ساختگى براى «شجرۀ ملعونه» ، فضيلت بتراشند تا بدينوسيله جامۀ پاكى و شرافت بر اندام پليد امويان بپوشانند و خاندان وحى و رسالت را از صحنۀ زندگى جامعه‌ها و هدايت عصرها و نسلها، براى هميشه كنار زنند.

و براستى كه در همۀ ادوار تاريخ، «زر و سيم» در زشت جلوه دادن واقعيّتها، تحريف حقايق و نشر و پخش نارواها، نقش فوق‌العاده‌اى داشته است، بويژه كه با قدرت ظالمانه و خشونت ‌بار نيز همدوش و همراه باشد.
بدينسان مكتب اهل بيت و پيروان آنان در سخت ‌ترين فشار و سركوب و ناامنى و نگرانى، روزگار مى‌ گذراندند و گردبادهاى سياست، افكار و آرزوها را درهم مى ‌نورديدند.
حضرت مجتبى عليه السّلام در شرايط عجيب و مشكلات سهمگين و رنج و مصائب بسيارى مى ‌زيست با اين وصف چگونه زمان مناسبى براى نشر حقايق و بيان واقعيّات مى‌ يافت؟
و كجا امكانات بدو فرصت مى ‌داد تا از امور عظيمى كه تنها دلهاى آرام آنها را مى‌ پذيرد و تنها افكار و انديشه‌ هاى سالم با آنها انسجام مى ‌يابد، سخن گويد؟
امّا با وجودى كه در آن مقطع از تاريخ در مردم گرايش به شنيدن حديث و ضبط آن نبود و هيچ اهتمامى به فراگرفتن دانش از سرچشمۀ پاك و گواراى آن به چشم نمى ‌خورد، با اين وصف امام مجتبى عليه السّلام نويد و ستايش از دوازدهمين امام نور، حضرت مهدى عليه السّلام را وانگذاشت و هنگامى كه از سختى شرايط سخن مى ‌گفت با بهره ‌ورى شايسته از فرصت فرمود :

يعنى: مردم! آيا نمى ‌دانستيد كه هركدام از ما خاندان وحى و رسالت تحت سيطره و حاكميّت طاغوت زمانش زندگى مى ‌كند و بناچار فشار ستم بر او تحميل مى‌ گردد جز «قائم» ما، همو كه روح خدا، عيسى بن مريم، به امامت او نماز مى ‌گذارد، چرا كه خداوند ولادت او را مخفى و شخصيّت او را نهان مى ‌دارد تا هنگامى كه به دستور او ظهور كند، بيعت قدرتمدارى را به گردن نداشته و تحت حاكميّت ظالمى زندگى نكند.
او نهمين امام معصوم، از نسل برادرم حسين است و فرزند بهترين زنان. خداوند در پشت پردۀ غيبت عمر او را به بلنداى آفتاب طولانى مى‌ سازد و آنگاه به قدرت خويش او را در چهرۀ جوانى، كمتر از چهل سال ظاهر مى ‌سازد تا همگان بدانند كه خداوند بر هركارى تواناست.

«. . . أما علمتم أنّه ما منّا أحد الاّ ويقع فى عنقه بيعة لطاغية زمانه الاّ القائم الّذى يصلّى روح اللّه عيسى بن مريم خلفه، فانّ اللّه عزّ و جلّ يخفى ولادته و يغيب شخصه لئلاّ يكون لاحد فى عنقه بيعة اذا خرج ذاك التاسع من ولد اخى الحسين، ابن سيّدة الاماء، يطيل اللّه عمره فى غيبة، ثمّ يظهره بقدرته فى صورة شابٍّ ابن دون اربعين سنة، ذلك ليعلم أنّ اللّه على كل شىء قدير.» بحار الانوار، ج 51، ص 132




برچسب ها :

موضوع :
مذهبی ,  , 

حضرت محمد (ص)

بهترین ازدواج ها آنست که آسان انجام گیرد.

(نهج الفصاحه ، ح 1507)

 

مظهر احسان و جود خالق یکتا علیست / نور بخش ماه و خورشید جهان آرا علیست

در میان کل مردان ز ابتدا تا انتها / در مقام همسری، زیبنده ی زهرا علیست

سالروز ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه (س) مبارک باد.

 




برچسب ها :

موضوع :
مذهبی , مذهبی ,  , 

نويدهاى پيامبرگرامی اسلام از حضرت مهدى عليه السّلام
قسمت هفتم 
از امير مؤمنان عليه السّلام روايت شده است كه به پيامبر گرامى صلّى اللّه عليه و اله و سلّم گفتم :

«مهدى اين امّت، از خاندان محمّد صلّى اللّه عليه و اله است يا از ديگران؟»

فرمود: «از خاندان ماست. خداوند همانگونه كه دين خود را بوسيلۀ ما آغاز كرد، بوسيلۀ ما نيز به آخرين مرحله، اوج مى ‌بخشد و ختم مى‌ كند و همان گونه كه بوسيلۀ ما از شرك نجاتشان بخشيد، از فتنه ‌ها نجات و رهايى‌ شان مى‌ دهد و همان گونه كه ميان دلهاى مسلمانان پس از عداوت و دشمنى، شرك و كفر، الفت و محبّت ايجاد كرد، باز هم بوسيلۀ ما الفت و مهر و محبّت ايجاد مى ‌كند و همان گونه كه پس از عداوت شرك و جاهليّت اصل برادرى و اخوّت را برقرار ساخت، باز هم بوسيلۀ ما همه با هم پرمهر و برادر مى ‌گردند.»

روشن است كه پرسش امير مؤمنان عليه السّلام پرسش فردى آگاه و دانا است كه براى آگاهى و بيدارى ديگران و براى ثبت در تاريخ يا به منظور ديگرى سؤال مى ‌كند و اينگونه پرس ‌و جو در فرهنگ دين سابقه دارد.

بحار الانوار، ج 51، ص 68

 




برچسب ها :

موضوع :
مذهبی ,  , 

نويدهاى پيامبرگرامی اسلام از حضرت مهدى عليه السّلام
قسمت ششم

مرحوم مجلسى از ابو ايّوب انصارى آورده است كه پيامبر گرامى در بستر بيمارى به دخت گرانمايه ‌اش فاطمه عليها السّلام فرمودند :

يعنى: فاطمه جان! بخدايى كه جانم در كف قدرت اوست سوگند كه بى‌هيچ ترديدى اين امّت «مهدى» دارد و او از فرزندان توست.

بحار الانوار، ج 51، ص 67

 




برچسب ها :

موضوع :
مذهبی ,  , 

نويدهاى پيامبرگرامی اسلام از حضرت مهدى عليه السّلام
قسمت پنجم

«قندوزى حنفى» از ابو بصير و او نيز از امام صادق عليه السّلام و از پدرانش، تا از پيامبر آورده ‌اند كه فرمودند :

مهدى از فرزندان من است. نام او نام من و كنيۀ او كنيۀ من مى ‌باشد. و او شبيه ‌ترين انسان ها از نظر صورت و سيرت و چهره و اخلاق به من است. او غيبتى طولانى خواهد داشت و امّتها در مورد او سرگردان خواهند شد تا آنجايى كه از دين خويش برمى ‌گردند و گمراه مى ‌شوند آنگاه در آن شرايط است كه آن حضرت بسان ستارۀ نورافشان به مردم روى مى‌آورد و زمين را از عدالت و قسط لبريز مى ‌سازد همانگونه كه از ظلم و بيداد لبريز شده است.

اكمال الدين، ج ١، ص 286 و فرائد السمطين، ج ٢، ص334. به معجم احاديث المهدى عليه السّلام ج ١، ص 258 رجوع شود)

 




برچسب ها :

موضوع :
مذهبی ,  , 

نويدهاى پيامبرگرامی اسلام از حضرت مهدى عليه السّلام
قسمت چهارم

نيز آورده‌ اند كه فرمود :

مهدى عليه السّلام از فرزندان من است. او غيبت طولانى خواهد داشت و در آن شرايط ، حيرتى سايه خواهد افكند كه امّت ها، در آن حيرت و سرگردانى گمراه مى‌ شوند. او با ذخاير پيامبران خواهد آمد و جهان را همان گونه كه پيش از ظهورش مملوّ از ظلم ‌وبيداد است، لبريز از عدالت و دادگرى خواهد ساخت.

فرائد السمطين، ج ٢، ص 335

 




برچسب ها :

موضوع :
مذهبی ,  , 

نويدهاى پيامبرگرامی اسلام از حضرت مهدى عليه السّلام
قسمت سوم

و نيز آورده است كه پيامبر صلّى اللّه عليه و اله فرمودند :

مهدى عليه السّلام مردى از فرزندان من است. چهره ‌اش بسان ستاره نورافشان است و سيما و رنگ چهرۀ او عربى و قامت دل‌آرايش برافراشته است. او جهان را لبريز از عدل‌ و داد مى ‌كند همان گونه كه پيش از آمدن او پر از بيداد مى‌ گردد. در حكومت او آسمانيان و پرندگان در فضا خشنود مى ‌گردند و ٢٠ سال حكومت مى‌ كند.

(عقد الدرر، ص ١٣ و معجم احاديث المهدى عليه السّلام، ج ١، ص ١٣٠ به نقل از ده ‌ها مصدر خاصّه و عامّه)

 




برچسب ها :

موضوع :
مذهبی ,  , 

نويدهاى پيامبرگرامی اسلام از حضرت مهدى عليه السّلام
قسمت دوم

«حذيفة» از پيامبر آورده است كه فرمود:

«المهدىّ رجل من ولدى، وجهه كالكوكب الدرىّ.»

«الكوكب الدرّى» يعنى : ستارۀ بسيار درخشان كه در قرآن كريم نيز آمده است كه:
«. . . كَأَنَّهٰا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ.» سورۀ نور، آيۀ 35
)
كنز العمال، ج 14، ص 264 ،
يعنى : مهدى عليه السّلام مردى از فرزندان من است و چهره ‌اش بسان ستارۀ درخشان، مى‌ درخشد.

 




برچسب ها :

موضوع :
مذهبی ,  , 

نويدهاى پيامبرگرامی اسلام از حضرت مهدى عليه السّلام
قسمت اول

«سعيد بن جبير» از «ابن عبّاس» و او نيز از پيامبر آورده است كه فرمود :

حضرت فرمودند : «جانشينان من و حجّت ‌هاى خدا بر مردم پس از من، دوازده نفرند، نخستين آنان برادر من و آخرين ‌شان فرزندم مى ‌باشد.»

پرسيدند: «برادر شما كيست اى پيامبر خدا؟»

فرمود: «على بن ابى طالب.»

پرسيدند: «فرزندتان كيست؟»

فرمود: «فرزندم، مهدى است و همو كه زمين را لبريز از عدل ‌ وداد مى ‌كند، همان گونه كه از ظلم و بيداد در آستانۀ ظهور او لبريز شده است.

به خدايى كه مرا به حق و بشارت ‌دهنده برانگيخت، اگر از عمر دنيا تنها يك روز باقى مانده باشد، خداوند آن روز را آنقدر طولانى خواهد ساخت تا فرزندم مهدى عليه السّلام در آن روز ظهور كند، آنگاه عيسى بن مريم از آسمان فرود مى‌آيد و به امامت او، نماز مى‌ گذارد و زمين به نور پروردگارش نورباران مى ‌گردد و حكومت او، به شرق و غرب گيتى گسترش مى ‌يابد و زمين و زمان در قلمرو عدالت و قدرت او قرار مى ‌گيرد.»

بحار الانوار، ج 51، ص ٧١

 




برچسب ها :

موضوع :
مذهبی ,  , 
یوم الحسره

از یکی از اصحاب امام صادق علیه السلام پرسیدند: یوم الحسره، کدام روز است که خدا میفرماید: بترسان ایشان را از روز حسرت.

حضرت جواب دادند: آن روز قیامت است که حتی نیکوکاران هم حسرت میخورند که چرا بیشتر نیکی نکردند.

پرسیدند: آیا کسی است که در آن روز حسرت نداشته باشد؟

حضرت فرمودند: آری، کسی که در این دنیا مدام بر رسول خدا صلوات فرستاده باشد.

وسائل الشیعه/ج7/ص198
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم




برچسب ها :

موضوع :
مذهبی , سبک زندگی ,  , 

نامهاى حضرت مهدى عليه السّلام
قسمت پنجم

حجّت:

آن حضرت «حجّت» نيز ناميده شده است بدان دليل كه «حجّت» خدا بر جهانيان است و خدا بوسيلۀ آن گرامى بر بندگانش اتمام حجّت مى ‌كند.




برچسب ها :

موضوع :
مذهبی ,  , 

نامهاى حضرت مهدى عليه السّلام
قسمت چهارم

صاحب الامر:

آن گرامى «صاحب الامر» نيز ناميده شده است، چرا كه او پيشواى بر حقّى است كه خداوند اطاعت او را بر همۀ بندگان واجب ساخته است؛ از جمله در قرآن مى‌ فرمايد:

هان اى ايمان‌آورندگان! خدا و پيامبر و صاحبان امر را اطاعت كنيد.

«يٰا أَيُّهَا اَلَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اَللّٰهَ وَ أَطِيعُوا اَلرَّسُولَ وَ أُولِي اَلْأَمْرِ مِنْكُمْ.» سوره ی نساء آیه ی 59

روايات معتبر و صحيح صراحت دارند كه «اولى الامر» در آيۀ شريفه، امامان نور و از خاندان پيامبرند كه نخستين آنان على عليه السّلام و آخرينشان حضرت مهدى عليه السّلام است.




برچسب ها :

موضوع :
مذهبی ,  , 

نامهاى حضرت مهدى عليه السّلام
قسمت سوم

منتظر:

آن حضرت با اين نام خوانده شده است، چرا كه مردم همواره ظهور و قيام او را انتظار مى ‌برند تا با قيام خويش اين سيّارۀ خاكى را از ظلم و بيداد پاك سازد.

از امام جواد عليه السّلام پرسيدند:

پرسيدند : «چرا حضرت مهدى عليه السّلام را «قائم» ناميدند؟»

فرمود: «چون پس از آنكه ياد و نام مقدّسش در ميان مردم فراموش شد و بيشتر معتقدان به امامت او به آفت ارتجاع و ارتداد گرفتار آمدند، بپا مى‌ خيزد.»

پرسيدند: «چرا «منتظر» ناميده شده است؟»

فرمود: «بدان دليل كه او غيبت بسيار طولانى خواهد داشت. غيبتى كه دوران آن سخت طولانى است و مخلصان، انتظار قيام و ظهورش را مى ‌كشند و ترديدكنندگان و بدخواهان، وجود گرانمايه و ظهور او را براى اصلاح جهان، انكار مى ‌نمايند.»

بحار الانوار، ج 51، ص ٣٠




برچسب ها :

موضوع :
مذهبی ,  , 

نامهاى حضرت مهدى عليه السّلام

قسمت دوم :

٢-قائم عليه السّلام :

آن حضرت «قائم» ناميده شده است چرا كه به بزرگترين قيام اصلاحگرانۀ تاريخ بشر، دست مى‌ زند. او براى حق خالص كه ذرّه‌اى باطل در آن راه نمى‌ يابد، قيام مى‌ كند و به حقّ و عدالت بپا مى‌ خيزد. و اين چيزى است كه قيام شكوهمند او را از ديگر قيام ها ممتاز مى ‌سازد، چرا كه تاريخ بشر، قيام ها و نهضت هايى را براى برخى شخصيّت ها ثبت كرده است امّا قيام و نهضت و انقلاب آنان در هدفها و وسايل، براساس حق و راه مستقيم نبوده است، امّا امام مهدى عليه السّلام براساس حق خالص و عدالت راستين و ناب بپا مى ‌خيزد و بس.

اين روايت را بنگريد:

«ابو حمزۀ ثمالى» مى ‌گويد :

از امام باقر عليه السّلام پرسيدم : «اى پسر پيامبر! آيا همۀ شما قيام ‌كنندۀ به حق نيستيد ؟»

فرمود: «چرا!»

گفتم: «پس چرا آن حضرت ، قائم ناميده شد؟»

فرمود: «هنگامى كه نياى گرانقدرم حسين عليه السّلام به شهادت رسيد فرشتگان به بارگاه خدا ناله و شيون كردند. . . خداوند امامان نُه گانه، از نسل پاك حسين عليه السّلام را، به آنها نماياند و با ديدن آنان شادمان گرديدند و ديدند كه يكى از آنها به نماز ايستاده است و خدا با نشان دادن او به فرشتگان فرمود: من بوسيلۀ اين «قائم» از قاتلان حسين عليه السّلام انتقام خواهم گرفت.»
بحار الانوار، ج 51، ص ٢٨

و امام صادق عليه السّلام نيز فرمود:

يعنى: حضرت مهدى عليه السّلام «قائم» ناميده شد چرا كه قيام شكوهمند او، به حق و عدالت است و هدف ها و شيوه‌ها و وسايل او در راه رسيدن به هدف نيز همه و همه براساس حق است.

بحار الانوار، ج 51، ص 30




برچسب ها :

موضوع :
مذهبی ,  , 

نامهاى حضرت مهدى عليه السّلام
قسمت اول :

حضرت مهدى عليه السّلام نام هاى متعددى دارد كه به مناسبت هاى مختلف، بدان نامها خوانده شده است و اين از شئون شخصيّت هاى بزرگ است كه بخاطر صفات و ويژگي ها و ابعاد گوناگون شخصيّتشان، نامشان نيز متعدّد مى ‌گردد.

براى نمونه : در قرآن شريف و انجيل براى پيامبر گرامى اسلام صلّى اللّه عليه و اله نامهاى متعددى است، نام هايى چون: «محمّد» ، «احمد» ، «طه» ، «يس» ، «بشير» ، «نذير» و در انجيل نيز «فارقليطا» و «بركلوطوس» به زبان سريانى و يونانى.

و نيز قهرمان جاودانۀ اسلام، امير مؤمنان عليه السّلام نيز نام هاى متعددى دارد از آن جمله: «على» ، «حيدر» ، «مرتضى» و «ايليا» به لغت سريانى و نام هايى ديگر.

و بانوى بانوان فاطمه عليها السّلام نيز نام هاى متعددى دارد از آن جمله: «فاطمه» ، «بتول» ، «مباركه» ، «محدّثه» ، «طاهره» ، «صديقه» و. . . .

در مورد حضرت مهدى عليه السّلام و نام بلندآوازه‌اش، روايات بسيارى از پيامبر گرامى و امامان نور عليهم السّلام آمده است كه در آنها از آن اصلاحگر بزرگ عصرها و نسلها به «مهدى» ، «حجّت» ، «قائم» ، «منتظر» ، «خلف صالح» ، «صاحب الأمر» ، «سيّد» ، «الامام الثانى عشر» و. . . تعبير شده است و بارها تصريح شده است كه نام آن حضرت نام پيامبر است و كنيه‌اش «ابو القاسم» .

كه ما با ترسيم برخى از روايات به برخى از نامهاى مقدّس آن حضرت اشاره مى ‌كنيم:

١-مهدى عليه السّلام:

1-از «ابى سعيد خُدرى» و او نيز از پيامبر گرامى صلّى اللّه عليه و اله آورده است كه فرمودند:

«نام مهدى، نام من است.»

«اسم المهدى، اسمى.»

٢-امير مؤمنان عليه السّلام فرمود : نام مهدى «محمّد» است.

ً«اسم المهدى، محمّد.» البرهان فى علامات مهدى آخر الزّمان، متقى هندى، باب ٣، روايت ٨ و ٩.

و آن گرامى، «مهدى» ناميده شد، چرا كه خداوند او را به امور نهانى كه هيچ‌ كس از آنها آگاهى ندارد، هدايت و ارشاد مى ‌نمايد، روايت اين است :

امام باقر عليه السّلام فرمود:

«اذا قام مهدينا اهل البيت، قسَّم بالسويّة و عدَل فى الرعيَّة، من أطاعه فقد اطاع اللّه و من عصاه فقد عصى اللّه و انّما سُمّى المهدى لانّه يهدى الى أمرٍ خفى.» عقد الدرر، باب ٣، ص ۴٠

يعنى: هنگامى كه مهدى ما خاندان پيامبر، بپاخيزد ثروتها را بطور برابر تقسيم مى‌ كند و در جامعه به عدالت و دادگرى رفتار مى ‌كند. هركس او را فرمان برد خداى را فرمان برده است و هركس او را نافرمانى كند، خداى را نافرمانى كرده است و او مهدى ناميده شد چرا كه به امور و شئون نهانى هدايت مى ‌گردد.

 




برچسب ها :

موضوع :
مذهبی ,  , 
گناه

پيامبر اکرم (صلی اللّه علیه و آله) فرمود:
روزي حضرت موسي هنگام عبور از مکاني يکي از یاران خود را ديد که در حال سجده است پس از بازگشت باز هم او را در حال سجده ديد با خود گفت: اگر حاجتت به دست من بود آن را برآورده مي کردم، خداوند به او وحي کرد: اي موسي اگر آنقدر سجده کند تا گردنش قطع شود دعاي او را قبول نمي کنم,مگر از آنچه دوست ندارم به سوي آنچه دوست دارم برگردد...(یعنی از گناه دوری کند و عبادات را بجای آورد)
عده الداعي: ص 176
.
.
اگر قبلا گناه کردی با توبه میتونی جبران کنی
ولی اگر هنوز به انجام و ادامه گناه امید داری,خیلی توقع اجابت دعا نداشته باش...(اگر از طرف خدا بهمون منفعتی میرسه بخاطر لطف و بخشش بی انتهای خداست...)




برچسب ها :

موضوع :
مذهبی , سبک زندگی ,  , 

دلم از همه که میگیرد
"مُجیر" را باز می کنم
"سُبحانَکَ یا اللهُ،تَعالَیتَ یا رَحمنُ، اَجِرنا مِنَ النارِ یا مُجیر"

کم کم،
معصیت هایم از ذهنم عبور می کند
اشک،اشک...
دانه های مروارید اشک هایم را به نخ می کشم،
وقتی به صد و یکی رسید نخ را گره میزنم،
شروع می کنم:
استغفرالله ربی و اتوب علیه...

اما مگر معصیت های من با یک دور تسبیح پاک می شود؟
تو نگاهم کردی،
گناه کردم
گفتی توبه کن،
نکردم
گفته بودی
"شما را نیافریدم مگر برای عبادت"،
اما من........
اما تو باز هم روزی ام را نبریدی

خندیدم و شکر نگفتم
سالم بودم و سجده نکردم
اما بعد از هر قطره اشک شکایت کردم
باز نگاهم کردی و خندیدی
ناشکرتر از من نیافریدی، نه؟

"سُبحانَکَ یا سَیِّدی، یا مَولی، اَجِرنا مِنَ النارِ یا مُجیر"
ای مولای من
معصیت هایم بسیار است.
اما تو آن بخشنده ی مهربانی!

یا رَفیقَ مَن لا رَفیقَ لهُ
یا حَبیبَ مَن لا حبیبَ لَهُ

جز خودت چه کسی رفیقم خواهد شد؟
من که جز تو کسی را ندارم!
اگر تو هم نبخشی به چه کسی پناه ببرم؟




برچسب ها :

موضوع :
مذهبی ,  , 


.
عظمت و فضیلت این شب بر سایر شبها را از این امور می‌توان به دست آورد:
.
۱) آمرزش گناهان: پیامبر خدا(ص) در تفسیر سوره «قدر» فرمودند:
«هر کس شب قدر را احیا بدارد و مؤمن باشد و به روز جزا اعتقاد داشته باشد، تمامی گناهانش آمرزیده میشود.»
.
۲) قلب رمضان: امام صادق(ع) فرمودند:
«از کتاب خدا استفاده می‌شود که شماره ماههای سال نزد خداوند، دوازده ماه است و سرآمد ماهها ماه رمضان است و قلب ماه رمضان لیلة القدر است.»
.
۳) نزول قرآن: طبق روایات، مجموع قرآن در شب قدر دفعی و یکباره بر پیامبر ﷺ نازل شده است. این نزول دفعی و یکباره قرآن است، اما نزول تدریجی قرآن طی ۲۳ سال دوران نبوت پیامبر گرامی(ص) به صورت الفاظ نازل شده است.
.
۴) برتر از هزار ماه: نزول همه‌ی ملائکه و روح در شب قدر بر زمین و سلام دادن بر بندگان خدا نشانه شرافت آن بر هزار ماه است. امام باقر(ع) فرمودند:
«عمل صالح در شب قدر از قبیل نماز، زکات و کارهای نیک دیگر بهتر است از عمل در هزار ماهی که در آن شب قدر نباشد.»
.
°•فرصت شب قدر را غنیمت بدانیم•°
.
شب قدر فرصتی است زرین و طلایی برای شستشوی آینه دل...




برچسب ها :

موضوع :
مذهبی ,  , 


« اعمال مشترك شبهاي قدر»

1-غسل كه هرچه به غروب آفتاب نزديكترباشد بهتراست

2-دوركعت نماز كه درهرركعت بعدازحمد هفت مرتبه توحيدبخواندوبعدازنمازهفتادمرتبه بگويد: اَستَََغفِرُاللهَ وَاَتُوبُ اِلَيه .
(پيامبر اكر فرمود : كسي كه اين نماز را بخواند هنوز از جاي خود برنخواسته خدا او ، پدر و مادرش را بيامرزد)

3-گذاشتن قرآن به سر باآداب واردشده كه تفصيل آن در كتاب مفاتيح الجنان ذكر شده است .

4- خواندن زيارت مخصوص امام حسين علیه السلام

5- خواندن دعاي جوشن كبير

6- صدركعت نماز(اگربه صورت قضاي 6 شبانه روز باشد بهتراست)

وادعيه ديگر كه با رجوع به كتاب مفاتيح الجنان از فيض آن استفاده وافر برده شود.
♢♢♢♢♢♢♢♢♢♢♢♢♢♢♢♢♢♢
«اعمال مخصوص شب نوزدهم»

1- صدمرتبه ذكر:اَستَغفِرُاللهَ رَبّيِ وَاَتُوبُ اِلَيه خوانده شود .
2- صدمرتبه بگويد:اَللّهُمَ العَن قَتَلةَ اَميرِالمُومِنينَ

«اعمال مخصوص شب بيست ويكم»

1-صلوات فرستادن زياد بر پيامبر اكرم (ص) و اهل بيت طاهرينش .
2-نفرين برظالمان آل محمد(ص)
3-لعن برقاتلان امير مومنان(ع)
4-خواندن دعاهاي وارده درمفاتيح الجنان
مناسب است درروز بيست ويكم زيارت حضرت علي(ع) خوانده شود.


«اعمال مخصوص شب بيست وسوم»

1-خواندن سوره عنكبوت2 -سوره روم 3-سوره دخان
4-خواندن هزارمرتبه سوره قدر5- تكراردعاي فرج:(اللهم كن لوليك الحجه ابن الحسن....)
6-خواندن دعاهاي وارده درمفاتيح الجنان




برچسب ها :

موضوع :
مذهبی ,  , 

 

*امام علی (ع) : "شما را به پنج چیز سفارش می کنم که اگر به خاطر آنها رنج سفر را تحمل کنید سزاوار است : 1. کسی از شما جز به پروردگارش امید وار نباشد 2. و جز از گناه خود نترسد 3. اگر از یکی سوال کردند و نمی داند شرم نکند و بگوید نمی دانم 4. و کسی در آموختن و یاد گرفتن مسئله ای که نمی داند خجالت نکشد.5.بر شما باد به صبر و شکیبایی در مقابل سختیها و مشکلات که مثل شکیبایی به ایمان چون سر است بر تن یعنی ایمان بدون صبر چون بدن بی سر ارزشی ندارد."

نهج البلاغه حکمت 82




برچسب ها :

موضوع :
مذهبی , سبک زندگی ,  , 

رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) : اگر کسی دو حدیث را بخواند و خودش به آن دو حدیث عمل نماید و آن را به دیگران نیز تعلیم دهد تا آنان نیز از آن دو حدیث بهره مند شوند چنین کوشش و فعالیتی از جانب او بهتر و بالاتر از ثواب عبادت و بندگی حق تعالی به مدت شصت سال است. .

(منیة المرید صفحه 182)

.

.

ان شاءالله که از عمل کنندگان باشیم...

.

.

. (حدیث تصویر: حکمت 98 نهج البلاغه)




برچسب ها :

موضوع :
مذهبی , سبک زندگی , مذهبی , سبک زندگی ,  , 
حیای چشم

جناب شیخ رجبعلی خیاط ذکر یا خَیرَحَبیبٍ و مَحبوبٍ صَلِّ عَلی مُحمّدٍ و آلِه را بعد از دیدن نامحرم موثر و کارساز می دانستند و بارها این ذکر را به اطرافیان توصیه می کردند تا از وسوسه شیطان در امان باشند، می گفتند:
چشمت به نامحرم می افتد، اگر خوشت نیاید که مریضی! پس اگر خوشت آمد فورا چشمت را ببند و سرت را پایین بینداز و بگو: یا خیر حبیب... ؛ یعنی خدایا من تو را می خواهم، اینها چیه، این ها دوست داشتنی نیستند ، هر چه نپاید، دلبستگی نشاید...




برچسب ها :

موضوع :
مذهبی , سبک زندگی , مذهبی , سبک زندگی ,  , 

تنها ترین امام زمین، مقتدای شهر

تنها، چه میکنی؟ تو کجایی؟ کجای شهر؟

وقتی کسی برای تو تب هم نمی کند

دیگر نسوز این همه آقا به پای شهر

تو گریه میکنی و صدایت نمی رسد

گم می شود صدای تو در خنده های شهر .

تهمت،ریا و غیبت و رزق حرام و قتل

ای وای من چه می کشی از ماجرای شهر

دلخوش نکن به "ندبه"ی جمعه، خودت بیا

با این همه گناه نگیرد دعای شهر!

اینجا کسی برای تو کاری نمی کند

فهمیده ام که خسته ای از ادعای شهر

گاه از نبودنت مثلا گریه می کنند

شرمنده ام! از این همه کذب و ادای شهر

هر روز دیده می شوی اما کسی تو را

نشناخت ای غریبه ترین آشِنای شهر

جمعه...غروب... گریه ی بی اختیار من...

آقا دلم گرفته شبیه هوای شهر...




برچسب ها :

موضوع :
مذهبی ,  , 

رسول اكرم صلى الله عليه و آله :

.

انسان، در روز قيامت، قدم از قدم برنمى دارد، مگر آن كه از چهار چيز پرسيده مى شود : از عمرش كه چگونه گذرانده است، از جوانى اش كه چگونه سپرى كرده،

از ثروتش كه از كجا به دست آورده و چگونه خرج كرده است و از دوستى ما اهل بيت [پيامبر صلى الله عليه و آله]

. (خصال ج1 ، ص 253، ح 125) .

.

.

رسول اكرم صلى الله عليه و آله :

اى گروه جوانان! ازدواج كنيد. اگر نمى توانيد، روزه بگيريد، كه روزه مهارِ شهوت است.

.

(كافى(ط-الاسلامیه) ج 4، ص 180، ح 2)




برچسب ها :

موضوع :
مذهبی ,  , 

 

همه دنيا مي‌دونند تاج سرم رقيه است
مي و ميخونه و جام و ساغرم رقيه است
مي‌گه حضرت حسين بن علي به زيرِ لب
به خدا شبيه زهرا مادرم رقيه است

ایام ولادت بی بی رقیه ، نازدانه ارباب سیدالشهدا (ع) بر همه شیعیان ان حضرت مبارک




برچسب ها :

موضوع :
مذهبی ,  , 
طریقه

ﻋﺮﺽ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﺑﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﺣﺒﺎﺀ ﺍﻇﻬﺎﺭ ﻓﺮﻣﺎﯾﯿﺪ ﮐﻪ ﻃﺮﯾﻘﻪ ﻓﻼﻧﯽ ﻏﯿﺮ ﺍﺯ ﻃﺮﯾﻘﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺷﻨﯿﺪﻩﺍﯾﺪ، ﻫﻤﻪ ﺑﺪﺍﻧﯿﺪ ﮐﻪ ﻃﺮﯾﻘﻪ ﺣﻘﯿﺮ، ﻃﺮﯾﻘﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﻄﺎﻟﺐ ﺷﺮﻉ ﺭﺍ ﻧﻬﺎﯾﺖ ﺍﻫﺘﻤﺎﻡ ﺍﺳﺖ؛ ﺧﻼﻑ ﺑﺎﻗﯽ ﻃﺮﻕ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﻄﺎﻟﺐ ﺷﺮﻋﯿﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﯽ ﺍﻋﺘﻨﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ . ﺩﺭ ﻃﺮﯾﻘﻪ ﺣﻘﯿﺮ، ﺧﺼﻮﺻﺎ ﻧﻤﺎﺯ ﺧﯿﻠﯽ ﻣﻮﺭﺩ ﺗﻮﺟﻪ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺯﺣﻤﺖ ﻭ ﺗﻮﺟﻪ ﺍﺳﺖ، ﺑﻪ ﻧﻤﺎﺯ ﻣﻌﻄﻮﻑ ﺩﺍﺭید. ﺑﺪﺍﻧﯿﺪ ﮐﻪ ﻣﺪﺍﺭ ﻭ ﻣﻌﯿﺎﺭ ﺍﻣﺮ ﻭ ﻃﺮﯾﻘﻪ ﻣﺎ ﺑﺮ ﺳﻪ ﭼﯿﺰ ﺍﺳﺖ؛ ﺷﺐ ﺯﻧﺪﻩﺩﺍﺭﯼ، ﻟﻘﻤﻪ ﺣﻼﻝ ﻭ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻧﻤﺎﺯ ، ﺑﻪ ﻭﯾﮋﻩ ﻧﻤﺎﺯ ﺍﻭﻝ ﻭﻗﺖ ﻭ ﺣﻀﻮﺭ ﻗﻠﺐ ﺩﺭ ﺁن.

عارف ربانی، شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی




برچسب ها :

موضوع :
مذهبی , سبک زندگی ,  , 

زهی خجسته زمانی که یار باز آید
به کام غمزدگان غمگسار باز آید

به پیش خیال خیالش کشیدم ابلق چشم 
بدان امید که آن شهسوار باز آید

اگر نه در خم چوگان او رود سر من
ز سر نگویم و سر خود چه کار باز آید

مقیم بر سر راهش نشسته ام چون گرد
بدان هوس که بدین رهگذار باز آید

دلی که با سر زلفین او قراری داد
گمان مبر که بدان دل قرار باز آید

چه جور ها که کشیدند بلبلان از دی
به بوی آنکه دگر نوبهار باز آید


ز نقش بند قضا هست امید آن حافظ
که همچو سرو به دستم نگار باز آید




برچسب ها :

موضوع :
-مطالب- , مذهبی ,  , 

بت و بتخانه همه ذکر خدا می گویند / سخن از اقرأ و از غار حرا می گویند

حمد حق، مدح رسول دو سرا می گویند / خلق عالم همه تبریک به ما می گویند




برچسب ها :

موضوع :
-مطالب- , مذهبی ,  , 

پناهیان:

رسول خدا(ص)فرمود: «من یمنی هستم؛ أَنَا یَمَانِیٌّ»؛ هر جوان مؤمن انقلابی در هرجای دنیا به تأسّی از رسول خدا(ص) برسینه‌اش بنویسد: «من یمنی‌ام»

 




برچسب ها :

موضوع :
-مطالب- , مذهبی ,  , 

 

دستش كه به آب خورد

يادش اُفتاد وصيت هاي علي را

((كنارش بمان ، مظلوم تر از او كسي نيست))

چنان سراسيمه بازگشت

كه دست هايش را جا گذاشت




برچسب ها :

موضوع :
مذهبی ,  , 

ما زارع ها وقتی باد میومد خیلی کیف میکردیم . میدونی چرا ؟ چون گندم هامون رو باد میدادیم .گندم رو که باد میدی این کاههای قاطیش و سبک ترش و آشغالاش میرفت چند متر اونور تر میریخت . سبکتر هاش اونور تر همینطوووور دسته دسته هر چی کاه قاطیش بود اونور تر میریخت . که این کاه های سبک که اون ته بود رو میدادیم به گوسفند ها و احشام و اینها . اما یه وقت که یه باد خیلی قوی میومد میدونی چیکار میکردیم؟ دیگه خیلی کیف میکردیم . می دونی؟ خود گندم الک شده رو باد میدادیم . چند تا کارگر با بیلهاشون میریختن این گندم رو گل باد . هرچی دیگه نا خالصی توش بود رو باد می برد اونور تر . این سنگینی هاش میموند .

گفت شبای قدر ، شبای محرم ، چه میدونم اعتکاف و اینها خدا باد میده مومنین رو . ما که زارع زمین دنیاییم باد میدیم بعد میخوای خدا که زارع خلقته زراعتش رو باد نده؟ نحن الزارعون دیگه .پس اونم باد میده .خدا مومنین رو دم آخریا باد میده .اصلا یه نسیمش یه شب نصف شب مثل شب قدری میوزه هررررچی نا خالصی داری ور میداره میبره سنگینی هات میمونه خودت سبک میشی چون ناخالصیات رفت. اون قیمتی هات میمونه . فمن ثقلت موازینه فهو فی عیشه راضیه .

عارف ربانی ،حاج محمد اسماعیل دولابی




برچسب ها :

موضوع :
مذهبی , سبک زندگی ,  , 

ر اهمیت این ماه همین بس که پیامبر اکرم(ص) فرمودند: ماه رجب ماه بزرگ خداست و ماهى که حرمت و فضیلت به آن نمى‏رسد و جنگیدن با کافران در این ماه حرام است و رجب ماه خداست و شعبان ماه من است و ماه رمضان ماه امت من است کسى که یک روز از ماه رجب را روزه بگیرد، موجب خشنودى خدای بزرگ می‌شود و غضب الهى از او دور می‌شود و درى از درهاى جهنم بر روى او بسته شود.

امام موسی کاظم(ع) در یک روایتی در باب اهمیت ماه رجب‌المرجب فرمود: هر کس یک روز از ماه رجب را روزه بگیرد، آتش جهنم یک سال، از او دور شود و هر کس سه روز از آن را روزه بگیرد، بهشت بر او واجب می‌شود، همچنین فرمود: رجب نام نهرى است در بهشت که از شیر سفیدتر و از عسل شیرین‏تر است، هر کس یک روز از رجب را روزه بگیرد، البته از آن نهر بیاشامد.




برچسب ها :

موضوع :
-مطالب- , مذهبی ,  , 

با خودش گفتـه بود:

 

"يك شب كه هزار شب نمي شود"

رفته بود مراسـم عروسي!

چند سال بعد

يكي دل همسـرش را بـُـرد (1)

در يك مراسم عروسي!

و چندين سـال بعد

يكـي دل پسرش را

...

آري

در مكتب ِ مـآ

يك شب ،هـزار شب مي شود...(2)

 

1.- امام صادق (عليه السلام) : کساني که به اندام زنان (نامحرم) نگاه مي کنند ايمن نباشند از اينکه، ديگران به ناموس آنها نگاه نکنند{وسايل الشيعه، ج 14، ص 171}

2.و یک روز نزد پروردگارت، همانند هزار سال از سالهایى است که شما می شمارید!{47/حج - 5/سجده - 4/معارج}

 




برچسب ها :

موضوع :
مذهبی ,  , 

 

در حدیث قدسی آمده است خداوند متعال به بنده خویش فرمود:

آرزو داری که با ملائک هم پرواز شوی؟ عرضه داشت: آری

خداوند فرمود: پس باید که به پنج خصلت آراسته شوی:

آنکه در مهرورزی چونان خورشید، بی دریغ

در تواضع همچون زمین، خاکسار

در سخاوت مانند جویبار روان، فیض بخش

در تسلیم به رضا بسان مرده ای، بی اراده

و در رازداری، همتای شب تیره، پرده دار و راز پوش باشی.

نشان از بی نشان ها، ص 301




برچسب ها :

موضوع :
مذهبی , سبک زندگی ,  , 

 

پیامبر اکرم (ص) فرمودند

خداوند تعالی فرشته ای را خلق کرده است که در هر شب ندا می کند:

ای بیست ساله ها ! هم تلاش فیزیکی کنید و هم تلاش علمی !

ای سی ساله ها ! زندگی دنیا فریبتان ندهد.

ای چهل ساله ها ! برای دیدار پروردگارتان چه آماده کرده اید؟

ای پنجاه ساله ها ! هشدار از عذابی که به سویتان آمده است .

ای شصت ساله ها! شما بمنزله زرعی هستید که زمان درو کردنش فرا رسیده است .

ای هفتاد ساله ها ! برای رفتن صدایتان می زنند پس جواب این منادی را بدهید.

ای هشتاد ساله ها ! لحظه مرگ فرا رسیده و هنوز غافلید؟

سپس این فرشته ادامه می دهد: اگر بندگان اهل طاعت و عبادت خدا و مردان خاشع و خاضع در برابر پروردگار و کودکان شیرخوار و حیوانات بی گناه نبودند، عذابی بسیار سخت بر شما نازل می شد.

ارشاد القلوب الی الصواب، ج 2، ص 3




برچسب ها :

موضوع :
مذهبی ,  , 
رزق چیست؟

 

 رزق چیست؟ 

رزق کلمه ای است بسیار فراتر از آنچه مردم می دانند.

-آیا میدانی نمازت رزقی است از سوی خداوند؟چه بسا خیلی از انسانها که نماز نمی خوانند.

-اذکاری که صبح و شام می خوانی رزق است.

-یا زمانی که خواب هستی و ناگهان،به تنهایی و بدون زنگ زدن ساعت بیدار می‌شوی و نماز میخوانی رزق است.چون بعضی‌ها بیدار نمی‌شوند.

-زمانی که با مشکلی رو به رو می شوی خداوند صبری به تو میدهد که چشمانت را از آن بپوشی،این صبر رزق است.

-زمانی که در خانه لیوانی آب به دست پدرت میدهی این فرصت نیکی کردن رزق است.

-گاهی اتفاق می افتد که در نماز حواست نباشد ناگهان به خود می آیی و نمازت را با خشوع می خوانی این تلنگر رزق است.

-یکباره یاد امام زمانت می افتی وسلامی میدهی ودلت حسابی تنگ میشود.

-رزق واقعی این است.رزق خوبی ها،نه ماشین نه درآمد،اینها رزق مال است که خداوند به همه ی بندگانش میدهد،اما رزق خوبیها را فقط به دوستدارانش میدهد.

-الهی! رویم را نیکو کردی،
خویم را هم نیکو گردان!

 

علامه حسن‌زاده آملی




برچسب ها :

موضوع :
مذهبی ,  , 

رسول خدا می‌ فرماید

خداوند بلند مرتبه فرمود: فاتحة الکتاب را بین خود و بنده‌ ام تقسیم کردم. نیمی برای من و نیم دیگر از برای بنده‌ ی من است. و برای بنده‌ام می‌ باشد آنچه را درخواست کند.

وقتی بنده‌ می‌ گوید «بسم‌ الله‌ الرحمن الرحیم»

خداوند می‌ فرماید چون بنده‌ ام به اسم من آغاز کرد، بر عهده‌ ی من است که کارهایش را به سرانجام رسانم و در هرحال به او برکت دهم.

آنگاه که بنده گفت «الحمدلله رب العالمین»

پروردگار می‌ فرماید بنده‌ ام مرا ستایش کرد و فهمید که نعمتهایی که نزد اوست از من و بلاهایی که از او دفع شده، به لطف من است. (ای ساکنان ملکوت) شما را گواه می‌ گیرم که نعمتهای آخرت را به نعم دنیای او می‌ افزایم و بلاهای آخرت را بسان بلاهای دنیا از او دفع می‌ کنم.

زمانی که بنده گفت «الرحمن الرحیم» خدای بزرگ می‌ فرماید بنده‌ ام شهادت داد که من رحمان و رحیمم، گواه باشید که بهره کاملی از رحمتم را به او می‌ رسانم و از بخشش خود به او پاداش عظیم خواهم داد.

زمانی که بنده گفت «مالک یوم الدین» خداوند می‌ فرماید شما را شاهد می‌ گیرم همانگونه که بنده‌ ام اعتراف کرد من مالک روز جزایم، حساب او را در قیامت آسان خواهم گرفت و خوبیهایش را قبول کرده از گناهانش می‌گذرم.

و آنگاه که بنده عرضه داشت «ایاک نعبد» خدا می‌ فرماید: بنده‌ام راست گفت. او تنها مرا بندگی می‌کند، شما را شاهد می‌گیرم که به خاطر بندگی من، ‌چنان ثوابی به او دهم که همه کسانی که در بنده بودنش با او مخالف بودند بر او غبطه و حسرت خورند.

و زمانی که گفت «ایاک نستعین» خداوند بلند مرتبه می‌ فرماید بنده‌ام از من کمک خواست و به من پناه آورد. شاهد باشید که او را در کارش یاری می‌ کنم و در سختیها به فریادش می‌ رسم و در گاه مشکلات دستش را می‌ گیرم.

و زمانی که عرضه داشت «اهدنا الصراط المستقیم، صراط الذین...» خداوند عز و جل می‌ فرماید آن هدایتی که خواست از آن اوست. او را اجابت نمودم و آنچه را آرزو داشت به او بخشیدم و از آنچه ترسان بود، به او ایمنی دادم.

عیون اخبار الرضا، ص234

 




برچسب ها :

موضوع :
مذهبی ,  , 

جابر بن عبداللّه انصارى گويد:

روزى به همراه مولاى متّقيان ، امام علىّ عليه السلام بودم ، شخصى را ديديم كه مشغول نماز است ، حضرت به او خطاب كرد و فرمود: آيا معنا و مفهوم نماز را مى دانى كه چگونه و براى چه مى باشد؟

اظهار داشت : آيا براى نماز مفهومى غير از عبادت هم هست ؟

حضرت فرمود: آرى ، به حقّ آن كسى كه محمّد صلّى اللّه عليه و آله را به نبوّت مبعوث گردانيد، نماز داراى تاءويل و مفهومى است كه تمام معناى عبوديّت در آن خواهد بود.

آن شخص عرض كرد: پس مرا تعليم فرما.

امام عليه السلام فرمود: معنا و مفهوم اوّلين تكبير آن است كه خداوند، سبحان و منزّه است از اين كه داراى قيام و قعود باشد.

دوّمين تكبير يعنى ؛ خداى موصوف به حركت و سكون نمى باشد.

سوّمين تكبير يعنى ؛ اين كه نمى توان او را به جسمى تشبيه كرد.

چهارمين تكبير يعنى ؛ چيزى بر خداوند عارض نمى شود.

پنجمين تكبير مفهومش آن است كه خداوند، نه محلّ خاصّى دارد و نه چيزى در او حلول مى كند.

ششمين تكبير معنايش اين است كه زوال و انتقال و نيز تغيير و تحوّل براى خداوند مفهومى ندارد.

و هفتمين تكبير يعنى ؛ بدان كه خداوند سبحان همچون ديگر اجسام ، داراى اءبعاد و جوارح نيست .

سپس در ادامه فرمايش خود فرمود: معناى ركوع آن است كه مى گوئى : خداوندا! من به تو ايمان آورده ام و از آن دست بر نمى دارم ، گرچه گردنم زده شود.

و چون سر از ركوع بر مى دارى و مى گوئى "سَمِعَ اللّهُ لِمَنْ حَمِدَهُ الحَمْد للّه ربّ العالمین " يعنى ؛ خداوندا! تو مرا از عدم به وجود آورده اى و من چيزى نبوده و نيستم ، پس هستى مطلق توئى .

و هنگامى كه سر بر سجده فرود آورى ، گوئى : خداوندا! مرا از خاك آفريده اى ؛ و سر بلند كردن از سجده يعنى ؛ مرا از خاك خارج گردانده اى .

و همين كه دوّمين بار سر بر سجده گذارى يعنى ؛ خداوندا! تو مرا در درون خاك بر مى گردانى ؛ و چون سر بلند كنى گوئى : و مرا از درون همين خاك در روز قيامت براى بررسى اعمال خارج مى گردانى .

و مفهوم تشهّد، تجديد عهد و ميثاق و اعتقاد به وحدانيّت خداوند؛ و نيز شهادت بر نبوّت حضرت رسول و ولايت اهل بيت او عليهم صلوات اللّه مى باشد.

و معناى سلام ، ترحّم و سلامتى از طرف خداوند بر بنده نماز گذار است ، كه در واقع ايمنى از عذاب قيامت باشد.

مستدرك الوسائل : ج 4، ص 105، ح 5

بحارالا نوار: ج 84، ص 253، ح 38

 

 




برچسب ها :

موضوع :
مذهبی ,  , 

یکسال به دیدار تو نزدیک گشته ایم

طلوع ميكنی آخر به نور و نار قسم . . .

امیدواریم روز طلوعت امروز باشد . . .

به این امید بگو: اللهم عجل لولیک الفرج




برچسب ها :

موضوع :
مذهبی ,  , 
 
 
آیا حضرت فاطمه سلام الله علیها شهید شد؟ علت مرگ ایشان و ماجرای سقط حضرت محسن چه بود؟
 
 
پاسخ:

دانشنامه حضرت فاطمه زهراسلام الله علیها

از سؤالات اساسی در ماجرای آتش زدن خانه حضرت علی(ع) و اهانت به آنبزرگوار این است که: آیا (چنان که شیعیان می‏گویند) به ساحت حضرت فاطمه زهراعلیهاالسلام نیز جسارت کردند؟ و بر آن حضرت صدماتی وارد شد که منجر به شهادت او وفرزندش گردید یا خیر؟

برخی از دانشمندان اهل سنت برای حفظ موقعیت خلفا از بازگو کردن این قطعه ازتاریخ خودداری نموده‏اند؛ از جمله ابن ابی الحدید در شرح خود می‏گوید: «جساراتی راکه مربوط به فاطمه زهرا علیهاالسلام نقل شده، در میان مسلمانان تنها شیعه آن را نقلکرده است.[1]

البته برخی از دانشمندان و مورخان اهل سنت، در این بخش، از بیان واقعیات تاریخی شانهخالی کرده‏اند؛ چنان که سید مرتضی رحمة ‏الله علیه در این زمینه می‏گوید:

«در آغاز کار، محدثان و تاریخ نویسان از نقل جسارت هایی که به ساحت دختر پیامبرگرامی اسلام(ص) وارد شده امتناع نمی‏کردند. این مطلب در میان آنان مشهور بود که مأمور خلیفهبا فشار، درب را بر فاطمه علیهاالسلام زد و او فرزندی را که در رحم داشت سقط نمود وقنفذ به امر عمر، فاطمه زهرا علیهاالسلام را زیر تازیانه گرفت تا او دست از علی بردارد؛ولی بعدها دیدند که نقل این مطالب با مقام و موقعیت خلفاء سازگاری ندارد؛ لذا از نقلآنها خودداری نمودند.»[2]

مسعودی در قسمتی از کتاب خود آورده است:«فَوَجهُوا اِلی مَنْزلِهِ فَهَجَمُوا عَلَیْهِ وَ اَحْرَقُوابابَهُ... وَ ضَغَطُوا سَیدَةَ النساءِ بِالْبابِ حَتی اَسْقَطَتْمُحْسِنا؛پس (عمر و همراهان) به خانه علی علیه السلام رو کرده وهجوم بردند، خانه آن حضرت را به آتش کشیدند؛ با در به پهلوی سیده زنان عالم زدند؛چنان که محسن را سقط نمود.»[3]

اما منابع اهل سنت:

1- عبدالکریم بن احمد شافعی شهرستانی (548 - 479 ق.) نقل کرده: «اِنعُمَرَ ضَرَبَ بَطْنَ فاطِمَةَ یَوْمَ الْبَیْعَةِ حَتی اَلْقَتْاَلْجَنینَ مِنْ بَطْنِها ،به راستی عمر در روز بیعت، ضربتی به فاطمهعلیهاالسلام وارد کرد که بر اثر آن، جنین خویش را سِقط نمود.»[4]

همین قول را اسفرائینی (متوفای 429 ق)، به نظام نسبت داده و گفته است که او قائل بود: «اَن عُمَرَ ضَرَبَ فاطِمَةَ وَ مَنَعَ میراثَالْعِتْرَةِ ،عمر فاطمه علیهاالسلام را زد و از ارث اهل بیتعلیهم السلام جلوگیری کرد.»[5]

2- صفدی یکی دیگر از علمای اهل سنت می‏گوید:«اِن عُمَرَ ضَرَبَ بَطْنَفاطِمَةَ یَوْمَ الْبَیْعَةِ حَتی اَلْقَتْ اَلْمُحْسِنَ مِنْبَطْنِها، به راستی عمر آن چنان فاطمه علیهاالسلام را در روز بیعت  زد که محسن را سقط نمود.»[6]

3- مقاتل بن عطیه می‏گوید: ابابکر بعد از آن که با تهدید و ترس و شمشیر از مردمبیعت گرفت، عمر و قنفذ و جماعتی را به درب خانه علی و زهراعلیهماالسلام فرستاد. عمر هیزم را درِ خانه فاطمه جمع نمود و درب خانه را به آتشکشید، هنگامی که فاطمه زهرا علیهاالسلام پشت در آمد، عمر و اصحاب او جمع شدند و عمرآن چنان حضرت فاطمه علیهاالسلام را پشت در فشار داد که فرزندش را سقط نمود و میخ دربه سینه حضرت فرو رفت (و بر اثر آن صدمات) حضرت به (بستر) بیماری افتاد تا آن که ازدنیا رفت.»[7]

4- ابن ابی الحدید نقل نموده است: «ابو العاص، شوهر زینب، دختر پیامبر اکرمصلی‏الله‏علیه‏و‏آله وسلم در جنگ از طرف مسلمانان به اسارت گرفته شد؛ ولی بعدا ماننداسیران دیگر آزاد شد.

ابو العاص به پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله وسلم وعده داد که پس از مراجعت به مکه،وسائل مسافرت دختر پیامبر(ص) را به مدینه فراهم سازد. پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله وسلم بهزید حارثه و گروهی از انصار، مأموریت داد که در هشت مایلی مکه توقف کنند و هر موقعکجاوه زینب به آن جا رسید، او را به مدینه بیاورند. قریش از خروج دختر پیامبر(ص) ازمکه آگاه شدند. گروهی تصمیم گرفتند که او را از نیمه راه باز گردانند. جبار بنالاسود (یا هبار ابن الاسود) با گروهی خود را به کجاوه زینب رساند و نیزه خود رابر کجاوه دختر پیامبر(ص) کوبید. از ترس آن، زینب، کودکی را که در رحم داشت، سقط کرد وبه مکه بازگشت. پپامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله وسلم از شنیدن این خبر سخت ناراحت شد و درفتح مکه (با این که همه را بخشید و آزاد نمود) خون قاتل فرزند زینب را مباحشمرد.»

ابن ابی الحدید می‏گوید:

«من این جریان را برای استادم ابو جعفر نقیب خواندم، او گفت: وقتی که پیامبرصلی‏الله‏علیه‏و‏آله وسلم خون کسی که دخترش زینب را ترسانید و او سقط جنین کرد را مباحشمرد، قطعا اگر زنده بود خون کسانی را که دخترش فاطمه علیهاالسلام را ترسانیدند کهباعث شد فرزندش (محسن) را سقط کند، حتما مباح می‏شمرد.»

ابن ابی الحدید می‏گوید، به استادم گفتم:

«آیا از شما نقل کنم آن چه را مردم می‏گویند که فاطمه بر اثر ترس (و ضرباتی که براو وارد شد) فرزندش را از دست داد؟

پس گفت: نه! از طرف من نقل نکن! و همین طور رد و بطلان آن را نیز از طرف من نقلنکن! چون اخبار در این زمینه متعارض است.»[8]

این قصه، به خوبی نشانمی‏دهد که اخبار موافق با نظریات شیعه در بین روایات اهل سنت نیز وجود داشته و خودابن ابی الحدید نیز در قسمتی از کلامش اعتراف می‏کند؛ آن جا که می‏گوید: «عَلی اَنجَماعَةً مِنْ اَهْلِ الحَدیثِ قَدْ رَوَوْا نَحوَهُ، گروهی از اهلحدیث (از اهل سنت نیز) مانند آن چه را شیعیان می‏گویند نقل کرده‏اند.[9]

5- سکونی یکی از راویان اهل سنت است[10]او می‏گوید: «نزد امام صادقعلیه‏السلام رفتم؛ در حالی که غمگین و ناراحت بودم. امام صادق علیه‏السلام فرمود:ای سکونی! چرا ناراحتی؟! گفتم: خداوند فرزند دختری به من داده (از این که فرزندم پسرنبوده و دختر است ناراحتم) پس حضرت فرمود: ای سکونی، سنگینی دخترت را زمینبر می‏دارد و روزی او بر خداوند است و بر غیر اجل شما زندگی می‏کند و از رزق شمانمی‏خورد (پس چرا ناراحتی؟).»

سکونی می‏گوید: (با کلمات امام صادق علیه‏السلام ) غمم رفت. آن گاه فرمود:

«ما سَمیْتَها؟ قُلْتُ: فاطِمَةَ. قالَ: آهْ آهْ ثُم وَضَعَ یَدَهُ عَلی جَبْهَتِهِ وَ کَانی بِهِ قَدْ بَکی وَ قالَ: اِذا سَمیْتَها فاطِمَةَ فَلاتَسُبها وَلا تَضْرِبْها وَلاتَلْعَنْها. هذَا الاِْسْمُ مُحْتَرَمٌعِنْدَالله‏ِ عَزوَجَل وَ هُوَ اِسْمٌ اِشْتَق مِنْ اِسْمِهِ لِحَبیبَتِهِالصدیقة» وَ کانَ الاِمامُ لَما سَمِعَ بِاسْمِ فاطِمَةَ ذکر جَدتَهُ وَمَصائبَها وَلَمْ یَزَلْ یَذْکُرُ وَ یَقُولُ: وَ کانَ سَبَبُ وَفاتِها اَنقُنْفُذَ مَوْلی فُلان[11]چه نامی بر او گذاردی؟ گفتم: فاطمه: فرمود:آه آه. سپس دست خود را بر پیشانی‏اش گذاشت و گویا گریه می‏کرد و فرمود: حال که اورا فاطمه نامیدی به او ناسزا نگو؛ او را (کتک) نزن و نفرینش نکن (چرا که) این نامدر نزد خداوند با عظمت محترم است؛ و آن نامی است که خداوند از اسم خود برای حبیبهخود صدیقه گرفته است. (آن گاه سکونی می‏گوید:) همیشه امام صادق علیه‏السلام اینگونه بود که وقتی نام فاطمه علیهاالسلام را می‏شنید به یاد جده‏اش (فاطمه) ومصیبت های او می‏افتاد و همیشه تذکر می‏داد و می‏گفت: سبب وفات (و شهادت) فاطمهعلیهاالسلام ضربتی بود که قنفذ، غلام فلانی (یعنی عمر) بر او وارد ساخت.

توجه دارید که سکونی با همه وثاقتی که دارد، اینجا تعصب سنی‏گری خویش را نشانداده و ذیل کلام امام صادق علیه‏السلام را حذف و تحریف نموده است. با این حال، مطلبروشن است که سبب شهادت فاطمه زهرا علیهاالسلام همان ضرباتی بود که به دست قنفذ وعمر بر آن حضرت وارد شد.

چنان که ابابصیر از امام صادق علیه‏السلام متن کامل کلام حضرت را به این صورتنقل نموده است:« وَ کانَ سَبَبُ وَفاتِها اَن قُنْفُذَ مَوْلی عُمَرَ لَکَزَها بِنَعْلِ السیْفِ بِاَمْرِهِ فَاَسْقَطَتْ مُحْسِنا وَ مَرِضَتْ مَرَضا شَدیدا وَلَمْتَدَعْ اَحَدا مِمنْ آذاها یَدْخُلُ عَلَیْها، سبب فوت فاطمهعلیهاالسلام ضرباتی بود که قنفذ، غلام عمر با غلاف شمشیر بر آن حضرت به فرمان عمرزد؛ پس (فرزندش) محسن را از دست داد و به شدتبیمار شد و هیچ یک از آزار دهندگانخویش را راه نداد (که به دیدن او بیایند)[12]

ب. منابع شیعه:

نظر دانشمندان شیعه و روایات نقل شده از سوی آنان چنین است:

هنگامی که خواستند علی علیه‏السلام را به مسجد ببرند با مقاومت فاطمهعلیهاالسلام روبرو شدند و فاطمه علیهاالسلام برای جلوگیری از بردن همسر گرامی‏اشصدمه‏های روحی و جسمی فراوانی دید که بیان همه آنها از توان زبان و قلم خارج است؛فقط به گوشه‏ای از آن در یک نقل تاریخی اشاره می‏کنیم؛ وگرنه در این موضوع، نقل هایتاریخی فراوان است.

خلاصه ماجرا همان است که در نامه خود عمر به معاویه آمده است. در بخشی از آنچنین می‏نویسد:

«... وقتی درب خانه را آتش زدم (آن گاه داخل خانه شدم) ولی فاطمه درب خانه راحجاب خود قرار داد و مانع از دخول من و اصحابم شد. با تازیانه آن چنان بر بازوی اوزدم که مانند دملج (بازوبند) اثر آن بر بازوی او ماند؛ آن گاه صدای ناله او بلند شد؛ چنان که نزدیک بود به حال او رقت کنم و دلم نرم شود؛ ولی به یاد کشته‏های بدر واُحد که به دست علی کشته شده بودند... افتادم، آتش غضبم افروخته‏تر شد و چنان لگدیبر درب زدم که از صدمه آن جنین او (به نام محسن) سقط شد." فَعِنْدَ ذلک صَرَخَتْ فاطِمَةُ صَرْخةً... فَقالَتْ یا اَبَتاهُ یا رَسُولَ الله‏ِ هکَذا کانَ یُفْعَلَبِحَبیبَتِکَ وَ اِبْنَتِکَ... ؛ در این هنگام، فاطمه چنان ناله زد، پس فریاد زد: ای پدر بزرگوار! ای رسول خدا! این چنین با عزیز دلت و دخترت رفتار کردند." سپسفریاد کشید: فضه به فریادم برس که فرزندم را کشتند. سپس به دیوار تکیه داد و من اورا به کنار زده، داخل خانه شدم. فاطمه در آن حال می‏خواست مانع (بردن علی) شود، مناز روی روسری چنان سیلی به صورت او زدم که گوشواره از گوشش به زمین افتاد...»[13]

آن چه بیان شد و قلم با صد شرمساری آن را بر صفحه کاغذ آورد،تنها گوشه‏هایی از ستم هایی است که بر آن بانوی دو جهان رفته است.[14]

 


    [14]کتاب"الهجوم علی بیت فاطمه"، حسین غیب غلامی، در این باره روایات مربوطه را خوب بررسی کرده است




برچسب ها :

موضوع :
-مطالب- , مذهبی ,  , 

تـا عـلــی ماهَـش بـه ســوی قبـــر بُرد
مـاه، رخ از شــرم، پـشـت ابـــــر بُرد

آرزوهــا را عـلــی در خــــاک کـــرد
خـاک هــم گـویی گــریبـان چاک کرد

زد صــدا: ای خــاک، جـانـانــم بگیــر
تــن نـمـانــده هیـچ از او، جـانـــم بگیر

نــاگــهـان بـر یــاری دســــت خــــــدا
دسـتــی آمـد، همچو دست مصـطـفــی

گـوهــرش را از صــدف، دریا گرفت
احـمــــد از دامـاد خـود، زهــرا گرفت

گـفـتـش ای تـاج ســر خیــل رُسُــــــــل
وی بَــر تـــو خُــرد، یکسر جزء و کل

از مــن ایــن آزرده جـانـــت را بـگـیـر
بـازگــردانــدم، امـانــت را بـگیــــــــــر

بــار دیــگر، هـدیـه ی داور بـگـیــــــــر
کــوثـــرت از سـاقــــی کـوثــــــــر بگیر

مــی کِـشــد خجلــت عـلــی از محضـرت
یــاس دادی، می دهد نیلوفــرت

علی انسانی




برچسب ها :

موضوع :
-مطالب- , مذهبی ,  , 

 

«خدایا... هنگامی که شیپور جنگ طنین انداز می شود، قلب من شکفته شده، به هیجان در می آید؛

زیرا جنگ مرد را از نامرد مشخص می کند، جنگ بهترین محک امتحان برای فدائیان از جان گذشته است.

در جنگ همه شعارهای میان تهی، همه ادعاهای پوچ، همه خودنمایی ها و غرورها و خودخواهیها فرو می ریزد.

در جنگ، مرد حق، فرصت دارد که با حربه شهادت، بر شیاطین کفر و ظلم بتازد، در جنگ حیات با شرف مبادله می شود، در جنگ مرد خدا می تواند با قربان کردن جان خود، ایمان خویش را به خدا و به هدف اثبات کند.»

شهید دکتر مصطفی چمران




برچسب ها :

موضوع :
مذهبی , سبک زندگی ,  , 

در حدیثى از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم که فرمود:

«مَن قَرَأَ سورَةَ القِیامَةِ شَهِدتُ أنَا وَجَبرَئِیلُ لَهُ یَومَ القِیامَةِ أنَّهُ کانَ مُؤمِناً بِیَومِ القِیامَةِ، وَجاءَ وَوَجهُهُ مُسفِرٌ عَلى وُجُوهِ الخَلائِقِ یَومَ القِیامَةِ; کسى که سوره قیامت را بخواند، روز قیامت من و جبرئیل براى او گواهى مى دهیم که او ایمان به آن روز داشته و در آن روز صورتش از صورت سایر مردم درخشنده تر است».(1)

و در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم که فرمود: «مَن أدمَنَ قِرائَةَ «لاَ أُقْسِمُ» وَکانَ یَعمَلُ بِها، بَعَثَهَا اللّهُ یَومَ القِیامَةِ مَعَهُ فی قَبرِهِ فی أحسَنِ صُورَة تُبَشِّرُهُ وَتَضحَکُ فی وَجهِهِ حَتّى یَجُوزَ الصِّراطَ وَالمِیزانَ; کسى که تداوم بر سوره «لا اُقسم» (سوره قیامت) کند و به آن عمل نماید، خداوند این سوره را در قیامت همراه او از قبرش با بهترین چهره برمى انگیزد و پیوسته به او بشارت مى دهد و در صورتش مى خندد تا از صراط و میزان بگذرد».(2)

قابل توجّه اینکه آنچه را از قرائن در فضیلت تلاوت سوره هاى قرآن در موارد دیگر استفاده مى کردیم در اینجا صریحاً در متن روایت آمده است، زیرا مى فرماید: هر کسى بر آن مداومت کند و به آن عمل نماید; بنابراین، همه اینها مقدّمه عمل کردن و به کار بستن مضمون آن است.

 

1. مجمع البیان، ج 10، ص 393.

2. همان.




برچسب ها :

موضوع :
مذهبی ,  , 
فقط خدا

 

هر كس دوست دارد خداوند هنگام سختى ها و گرفتارى ها

 

دعاى او را اجابت كند، "در هنگام آسايش" ، دعا بسيار كند.

 

مَن سَرَّهُ أن يَستَجيبَ اللّه لَهُ عِندَ الشَّدائِدِ وَالكَربِ فَليُكثِرِ الدُّعاءَ فِى الرَّخاءِ؛

 

نهج الفصاحه ص 770 ، ح 3023

 




برچسب ها :

موضوع :
مذهبی , مذهبی ,  , 
اعتماد

 

زمانی ثروتمندی که کارهای خوب انجام می داد، به یک تاجر ورشکسته گفت: غصه نخور، همه حساب هایت با من. تاجر شنگول شد. چون آن ثروتمند هر حرفی می زد عمل می کرد و سابقه خوبی داشت. لذا تا گفت با من، تاجر خندان شد و رفت با خیال راحت در مغازه اش نشست. هر کس هم می پرسید چه خبر است؟ می گفت فلانی آمد و کار ما را درست کرد. در صورتی که او فقط حرفش را زده بود.

اگر انسان هم به خدا اعتماد کند، به پیغمبر خدا اعتماد کند راحت می شود. اگر او دست سرمان بکشد راحت می شویم ولو صد هزار سال دیگر. باور خوب است.

روی باورتان کار کنید تا یاورتان شود. به باور یک نقطه اضافه شود، یاور می شود.

عارف ربانی حاج محمد اسماعیل دولابی




برچسب ها :

موضوع :
مذهبی , سبک زندگی ,  , 
ONLY GOD

 

خدا را دوست بدارید!!

حداقلش این است یکی را دوست داشته اید که روزی به او خواهید رسید...

 

 




برچسب ها :

موضوع :
-مطالب- , مذهبی ,  , 

همزمان با پایان یافتن ماه صفر و حلول ماه ربیع الاول شاهد رواج یک باور غلط هستیم که بیشتر در شرایط کنونی از طریق پیامک، ایمیل یا شبکه‌های نظیر وایبر، واتس‌اپ، تلگرام و ... منتشر می‌شود، با این مضمون که پیامبر(ص) فرموده است: «هر کس خروج از ماه صفر را به من اطلاع دهد، اهل بهشت است»! به همین خاطر برخی افراد در اولین شب ماه ربیع‌الاول بر درب مساجد حاضر شده تا به نوعی پایان ماه صفر را اعلام کنند!

این باور غلط که به صورت بشارت بهشت از قول پیامبر(ص) در راستای خوشنودی ایشان از پایان یافتن ماه صفر و آغاز ماه ربیع الاول صورت می‌گیرد، متأسفانه باعث شده اصل و شأن حدیث، مورد غفلت قرار گرفته و مفهوم آن وارونه جلوه داده شود.

اما اصل واقعه و حدیث چیست؟

ادامه مطلب پاسخ شما را می دهد...




برچسب ها :

موضوع :
-مطالب- , مذهبی ,  , 

با فرا رسیدن ایام 28 صفر مصادف با شهادت و سوگواری امام حسن مجتبی (ع) نرم افزار "غریب مدینه" که حاوی اطلاعاتی ارزشمندی در خصوص زندگی نامه، احادیث، زیارت نامه، وقایع سیاسی و اجتماعی زمان امام حسن (ع) و ... می باشد که به مناسبت شهادت حضرت امام حسن مجتبی انتشار یافته است.

این نرم افزار شامل بخش های زیر می باشد :
 
- زندگینامه امام از تولد تا شهادت
- مجموعه ای از احادیث گرانبها
- زیارتنامه حضرت با قابلیت پخش فایل صوتی به همراه نکاتی در مورد ثواب زیارت
- اطلاعات کامل در مورد قبرستان بقیع
- اوضاع سیاسی و حکومت امام
- بررسی دلایل صلح امام حسن
- چرا امام حسن کریم اهل بیت لقب گرفت
- نقش امام حسن در کربلا
 
وشامل اطلاعاتی دیگر از قبیل : فرزندان و همسران حضرت ، یاران حضرت و ... می باشد.
 
برای دانلود نرم افزار روی تصویر کلیک کنید

 




برچسب ها :

موضوع :
-مطالب- , مذهبی ,  , 


صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد