«بار دیگر صدای هل من ناصر امام عشق در دل تاریخ بلند است ...
هر آنکس در هر زمان و در هر جا به این صلا لبیک گوید، کربلاییست و کربلا میزان عشق است و اهل الله را از اغیار جدا می کند ...»
شهید سید مرتضی آوینی
برچسب ها :
موضوع :
مذهبی , ,
بر لب آبم و از داغ لبت می میرم
هر دم از غصه ي جانسوز تو آتش گیرم
مادرم داد به من درس وفاداری را
عشق شیرین تو آمیخته شد با شیرم
گاه سردار علمدارم و گاهی سقّا
گه به پاس حرمت گشت زنان، چون شیرم
بوته ي عشق تو کرده ست مرا چون زرناب
دیگر این آتش غم ها ندهد تغییرم
گر مرا شور و جوانی و بهار عمر است
از خزان تو دگر ای گل زهرا پیرم
غیرتم گاه نهیبم زند از جا برخیز
لیک فرمان مطاع تو شود پاگیرم
تا که مأمور شدم علقمه را فتح کنم
آیت قهر بیان شد، ز لب شمشیرم
سایه ي پرچم تو کرد سرافراز مرا
عشق تو کرد عطا دولت عالمگیرم
کربلا کعبه ي عشق است و من اندر احرام
شد در این قبله ي عشاق دوتا تقصیرم
دست من خورد به آبی که نصیب تو نشد
چشم من داد از آن آب روان تصویرم
باید این دیده و این دست دهم قربانی
تا که تکمیل شود حجّ من آنگه میرم
زین جهت دست به پای تو فشاندم بر خاک
تا کنم دیده فدا، چشم به راه تیرم
ای قد و قامت تو معنی «قدقامتِ» من
ای که الهام عبادت ز وجودت گیرم
وصل شد حال قیامم ز عمودی به سجود
بی رکوع است نماز من و این تکبیرم
جسدم را به سوی خیمه ي اصغر نبرید
که خجالت زده زان تشنه لب بی شیرم
در كتاب دارالسلام آمده است: طلبه اى سه حاجت داشت و مدت ها به زيارت حضرت ابوالفضل (عليه السلام ) مشرف مى شد. روزى در حالى كه در مقابل ضريح با كمال ادب و احترام ايستاده و مشغول زيارت بود، ناگاه ديد عده اى از زنان عرب با پاى برهنه و در حالى كه كودك فلجى را به دست گرفته بودند وارد حرم شدند، و هلهله كنان دور ضريح چرخيدند و بيمارشان شفا پيدا كرد و از حرم خارج شدند.
آن طلبه وقتى اين صحنه را مشاهده مى كند، نزديك ضريح مى آيد و مى گويد: من چند سال است مى آيم و حوائجم برآورده نمى شود، ولى به اين عرب هاى بيابانى اين گونه التفات داريد!..و با صورت قهر و غضب از حرم بيرون مى رود و تصميم مى گيرد ديگر به زيارت آن حضرت نرود. به نجف مى رود، در آن جا به او مى گويند: خادم شيخ انصارى (رحمه الله) چند بار آمد و سراغ شما را گرفت، وى نزد شيخ مى رود. شيخ به او مى فرمايد: با حضرت ابوالفضل (عليه السلام) قهر نكن، حج مى خواهيد، خانه می خواهيد، عيال مى خواهيد، براى شما فراهم می شود... خدا كند طورى يقين داشته باشيم كه براى ما تزلزل حاصل نشود. خداوند متعال در سوره شعرا میفرماید: "ياران حضرت موسى (عليه السلام ) گفتند: قطعا فرعون و فرعونيان به ما مى رسند، يعنى هلاك مى شويم؛ ولى حضرت موسى (ع) فرمود: چنين نيست، پروردگارم با من است و به زودى مرا راهنمايى خواهد كرد." يعنى پشتم مثل كوه محكم است، چون آن ها كه به ما وعده همراهى و نصرت داده اند با ما هستند و رفيق نيمه راه نيستند.
در محضر بهجت 1: 71
شیخ عباس 74 ساله، که 36 سال خادم حرم حضرت ابوالفضل العباس (علیه السلام) بوده، در مورد جریان آب دور قبر علمدار کربلا توضیح داده :
•٠·˙
قبلا دو چشمه در سرداب مطهر وجود داشت که از 400 سال قبل که آب لولهکشی نبود این آب مرتب میجوشید و از یک طرف وارد و از طرف دیگر خارج میشد که مزه و طعم آن آب از بهترین آب معدنی امروز هم بهتر بود و آن سرداب پله داشت مردم میآمدند و از آن آب به عنوان تبرک استفاده میکردند که آب در تابستان خنک و در زمستان گرم بود.
اما یک فرد از خدا بیخبر آمد به بهانه اینکه تَرَکی در دیوار حرم اباالفضل پیدا شده گفت، میخواهم آزمایش کنم این آب از کجا میآید و بعد آن دو چشمه را کور کرد و هر چه تلاش کردند، آن دو چشمه احیا نشد.
اما بعد از دو ماه آب دوباره بالا آمد و به سرداب رسید و آن آب چشمهای کور شده را شفا میداد.
از 50 سال قبل تاکنون این آب در یک سطح ثابت مانده و نه کم و نه زیاد میشود.
وی ادامه داد: شما به خوبی میدانید اگر آب به مدت 10 روز در یک جا بماند گندیده میشود، اما این آب با وجود اینکه در ورودی آن بسته شده مانند گلاب میماند و در اطراف قبر مطهر حضرت اباالفضل حلقه زده و همچنان بسیار تازه و معطر مانده است
وی افزود: هم اکنون در بخش درب صاحبالزمان مرقد مطهر اباالفضل پنجره کوچکی قرار دارد که وصل به سرداب حرم است و اگر نگاه کنید از آن مرتب بوی گلاب میاید و این همان آبی است که متأسفانه خادمان کنونی در ورودی آن را و راه رسیدن به سرداب را به روی زوار بستهاند. (پایگاه اطلاع رسانی سازمان حج و زیارت)
این آب چند ویژگی دارد: اول اینکه اگرچه راکد است، هرگز رنگ و طعم آن از دست نرفته و گندیده نشده است.
ویژگی دیگر آن که سطح آب بالاتر از قبر مطهر آقا ابوالفضل(علیه السلام) است اما آب از دیواره دور قبر به داخل نفوذ نمیکند.
منبع: خبرگزاری مهر
بانوان عاشورا
پيرامون زنان در حادثه كربلا در دو محور سخن ميتوان گفت: يكي آن كه آنان چند نفر و چه كساني بودند، ديگر آن كه چه نقشي داشتند.
زناني كه در كربلا حضور داشتند، برخي از اولاد علي«ع» بودند، و برخي جز آنان، چه از بني هاشم يا ديگران.
زينب، ام كلثوم، فاطمه، صفيه، رقيه و ام هاني، از اولاد اهل بيت عليهم السلام بودند، فاطمه و سكينه، دختران سيد الشهدا«ع» بودند، رباب، عاتكه، مادر محسن بن حسن، دختر مسلم بن عقيل، فضه نوبيه، كنيز خاص امام حسين«ع» و مادر وهب بن عبد الله نيز از زنان حاضر در كربلا بودند.(1)
5 نفر زن كه از خيام حسيني به طرف دشمن بيرون آمدند، عبارت بودند از: كنيز مسلم بن عوسجه، ام وهب زن عبد الله كلبي، مادرعبد الله كلبي، مادر عمر بن جناده، زينب كبري«ع».
زني كه در عاشورا شهيد شد، مادر وهب بود، بانوي نميريه قاسطيه، زن عبد الله بن عمير كلبي كه بر بالين شوهر آمد و از خدا آرزوي شهادت كرد و همانجا با عمود غلام شمر كه بر سرش فرود آورد، كشته شد.
در عاشورا دو زن از فرط عصبيت و احساس، به حمايت از امام برخاستند و جنگيدند:
سعدی می گوید:
شخصی قدرتمند و پهلوان بود و وزنه های سنگینی بلند می کرد، یک روز بخاطر موضوعی ناراحت شد و فریاد می زد؛ حکیمی از آنجا گذشت پرسید: او را چه شده است؟! گفتند: فلانی به او دشنام داده است. حکیم گفت: این شخص، هزار من سنگ را بلند می کند یک مثقال حرف را نتوانست تحمل کند؟!...
در بسیاری از امور جزئی و شخصی، انسان نیاز به استعمال صبر و بردباری دارد. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می فرمایند: سه چیز است که هرکس نداشته باشد، هیچ عملی از او تمام و کامل نیست: ورع و خویشتن داری که او را از نافرمانی خدا باز دارد، اخلاقی که به سبب آن با مردم مدارا کند و حِلم و بردباری که به وسیله آن، رفتار جاهلانه افراد نادان را دفع کند.
استاد فاطمی نیا
خبر رسیده که زینب سوار محمل شد
گلوی شاه محیای تیغ باطل شد
خبر رسیده که محمل رود به بیراهه
رود به سوی منا غنچه یاس شش ماهه
خبر رسیده ز ره بوی شیر میآید
برای حنجر خشکیده تیر میآید
خبر رسیده که بوی سراب میآید
خبر رسیده که دارد رُبٰابْ میآید
خبر رسیده ز ره بوی لاله میآید
برای داغ خرابه سه ساله میآید
خبر رسیده که خولی ز دور میآید
برای بردن سر در تنور میآید
غدیر على، هنوز هم چشمهاى لبریز از آب حیات و دریایى موّاج از كرامتهاست .
«غدیر» دریایى از باور و بصیرت، در كویر حیرت و هامون ضلالت است، تا كام جانها از آن سیراب شود .
«غدیر»، یك «كتاب مبین» است،
سندى براى تداوم خط «رسالت» در جلوه «امامت»
«غدیر»، براى تشنگان، چشمه زلال هدایت است، و براى ره گمكردگان، صراطى است كه به «سنّت پیامبر» منتهى مىشود.
غدیر، عید ولایت است .
و ... «غدیر على»، هنوز هم چشمهاى لبریز از «آب حیات» و دریایى مواج از فضایل است .
«غدیر»، روز اكمال دین و اتمام نعمت بود.
«غدیر»، برنامهاى الهى براى حیرت زدایى از اذهان و اعمال امت، در افقهاى آینده تاریخ بود .
«غدیر»، تداوم خطّ رسالت، در آینه «امامت» است .
پس ... «عاشورا» با «امامت» پیوند دارد، و «غدیر» با «كربلا» پیوسته است .
غدیر، روز بشریت و روز «انسان» است، غدیر،«تداوم رسالت محمد» در «ولایت على» است. غدیر، عید «پیمان» و «میثاق» و «عهد» است.
اگر امّت، «غدیر»ها را پاس بدارند، «عاشورا»هاى مظلومیت و كربلاهاى خون و شهادت پیش نمىآید و خورشید امامت، در محاق خلافت قرار نمىگیرد .
امّت بى امام، رمه بى چوپان است و گله بى شبان و راه بى علامت و ... شب بى چراغ ، كشتى بى ناخدا، دشت بى چشمه، و ... قنات خشكیده و
بى آب ! ... رهشناستر از «مولود كعبه» كیست؟ و قاطع تر از «ابوتراب» و پسندیدهتر از «مرتضى» و والاتر از «على» كدام است؟
على(علیه السلام)، «غدیر خم» را از دریاى فضائلش به موج نشانده است و رسول گرامى اسلام، دست روى چهره خوب و شایستهاى گذاشته است،
على، برگزیده محمد نیست، بلكه منتخب خداست و پیامبر فقط ابلاغگر پیام الهى نسبت به امامت اوست .
غدیر، كاشتن بذر ولایت در جانهاست .
غدیر، نشان دادن خورشید به گرفتاران ظلمتهاست .
غدیر، روز تكمیل دین و اتمام نعمت است .
غدیر، «عیدُ الله الاكبر» است، عید آل محمد، عید هواداران حق و وفاداران به پیامبر .
غدیر، عید عدالت و رهبرى است، عید انسانیت و كمال طلبى است، عید شعله افكنى بر اندیشهها، عید امید آفرینى در دلهاست .
غدیر، روز بشریت و روز «انسان» است، غدیر،«تداوم رسالت محمد» در «ولایت على» است. غدیر، عید «پیمان» و «میثاق» و «عهد» است .
"جواد محدثی"
در اتوبوس نشسته بودم و در افکار خودم غرق بودم که با صدای خانمی که پشت سرم نشسته بود به خودم آمدم و به طور اتفاقی حرفهایش توجهم را جلب کرد که به نفر کناری خود می گفت:
ای بابا! مگه ما چی داریم که همش میگن خمس مالتون رو بدید، زکات مالتون رو بدید؟ هر جا میرم و طلاهامو میندازم یکی پیدا میشه و بهم میگه این همه طلا داری خمس و زکاتش و میدی؟ من نمیدونم تو این بدبختی و گرونی و سختی زندگی ها دیگه این وسط زکات چیه؟ ما خودمون محتاجیم از کجا بیاریم یه چیزی هم انفاق کنیم؟ من که هرچی پول دستم بیاد میرم طلا میخرم و نگه میدارم که ذخیره و پس اندازی باشه برای فردام.
وقتی حرفهای زن تمام شد در این فکر بودم که مگر زکات چیزی جز این است که هرقدر در راه خدا انفاق کنیم برکت مال خود را زیاد کرده ایم؟
خداوند در آیات 33-34 سوره مبارکه ی توبه می فرمایند :
و کسانى که طلا و نقره را گنجینه (و ذخیره و پنهان) مى سازند، و در راه خدا انفاق نمى کنند، به مجازات دردناکى بشارت ده! (٣٤)
در آن روز که آن (اندوخته ها) را در آتش جهنم، گرم و سوزان کرده، و با آن پیشانى و پهلو و پشت آنان را داغ مى نهند; (و به آنها مى گویند:) این همان چیزى است که براى خود اندوختید و گنج ساختید! پس بچشید چیزى را که براى خود مى اندوختید! (٣٥)
اولین فایده دادن زکات، منظم شدن معیشت و وضع زندگی تهیدستان و فقرا است.
یکی دیگر از فواید زکات، پاک شدن نفس از صفت ناپسند بخل و شفا یافتن از این بیماری است
از نظر اسلام حفظ جان، مال و آبروی مردم و حتی اندیشه آنان محترم است و ریختن آبروی مؤمن گناه بزرگی است. اما متاسفانه گاهی دیده می شود در جامعه احرمت و آبروی اشخاص حفظ نمی شود و با سادگی آبروی مسلمانی را می برند و هیچ توجهی به عقاب دنیوی و اخروی آن و اثرات برجای مانده از آن ندارند.
آبروی مؤمن مانند تمام سرمایه و اعتباری است که در طول زندگی با سختی آن را به دست آورده است. اما این امر مهم که در آیات و روایات اسلامی تأکید بسیاری به آن شده است ممکن است در اثر نادانی و یا غرض ورزی عده ای در یک لحظه از دست برود، چیزی که جبران آن بسیار مشکل است و حتی ممکن است هیچگاه جبران نشود.
روز عرفه را قدر بدانید. در روایتی دیدم که «عرفه و عرفات را بدین خاطر چنین اسمی دادهاند که در این روز و آن مکان، موقعیّتی برای اعتراف به گناه در نزد پروردگار پیش میآید.» اسلام، اعتراف به گناه را در پیش بندگان، مجاز نمیداند. کسی نباید گناهی را که انجام داده است بر زبان آورد و پیش کسی به آن اعتراف کند. اما پیش خدا، چرا. بین خودتان و خدا، بین خودمان و خدا، خلوت کنیم و به قصورهایمان، به تقصیرهایمان، به خطاهایمان و به گناهانمان که مایه روسیاهی ما، مایه بسته شدن پروبال ما و مانع پرواز ماست، اعتراف نماییم و از آنها توبه کنیم. اگر فردی بخواهد اصلاح شود، باید گناه و عیب خود را بپذیرد و در پیش خود و خدا، به آن عیب و گناه اعتراف کند. کسانی که برای خودشان هیچ عیب و خطایی قائل نیستند، هرگز اصلاح نخواهند شد. یک ملت هم، اگر بخواهد به راه راست برود، باید بفهمد که کجاها اشتباه کرده است و خطاهای او چیست و به گناه خود اعتراف کند. امروز هم اگر آحاد امّت عظیم اسلامی قبول کنند که در مقابل اسلام کوتاهی کردهاند؛ اگر مسلمانان عالم تصدیق و اعتراف کنند که در دنبالهرَوی از قدرتهای اسلامی، راه را اشتباه پیمودهاند و در پذیرش فرهنگ مفسدِ اغوا کننده غرب، بهخطا رفتهاند، راهشان باز خواهد شد و خواهند توانست خودشان را اصلاح کنند.
امام خامنه ای۱۳۷۳/۰۲/۲۸
سلام بر تو
اي وادي عشق و معرفت
خورشيد نيزه ها
حسين بن علي (ع)
چگونه خواندي خدايت را در عرفه
روز خدا و خدايي شدن
که هنوز هم که هنوز است
نواي ملکوتيش فرش و عرش را به لرزه در مي آورد
و عطر دل انگيزش شميم جان را نوازش مي دهد
***
چه زيبا سپاس گفتي خداي را در عرفه
آنگاه که گفتي:
اَلْحَمْدُ لله
حَمْداً يُعادِلُ حَمْدَ مَلاَّئِكَتِهِ الْمُقَرَّبينَ
وَاَنْبِي آئِهِ الْمُرْسَلينَ
سپاس خداى را،
سپاسى كه برابرى كند با سپاس فرشتگان مقرّب،
و انبياى مرسلش
***
و چه عاشقانه خوش خوانديش :
اِلـهى وَسَيِّدى
لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ
اي معبود من
معبودى جز تو نيست
فَاِنْ دَعَوْتُكَ اَجَبْتَنى
پس اگر بخوانمت،اجابتم نمايى،
اى همه جود و سجود
اي آنکه اندوهم را زدود،
و دعايم را اجابت نمود
تو را مي خوانم...
واز تو دعوت مي کنم
به قلب من بيا و غرق معرفتم کن
***
چه مامن و تکيه گاه محکمي برگزيدي آنگاه که گفتي:
تو پناهگاه منى
زمانى كه راهها با همه وسعتشان درمانده ام كنند
و زمين با همه پهناورى اش بر من تنگ گيرد
***
و چه دعاي صادقانه اي :
خدايا قرار ده
بى نيازى را در ذاتم
و يقين را در دلم،
اخلاص را در عملم،
نور را در ديده ام،
و بصيرت را در دينم
***
حسين !!!
دنياي معرفت
چه روزي است امروز...
که اعلان معرفت کرد سفير با معرفتت
آنکه تسليم حق بود و سفير معرفت
مسلم
پسر عم 28 ساله جوانت
جوان بود ولي...پير معرفت..
آنکه آوازه معرفتش گوش عالم را کر مي کند...
همه مي دانند چه کرد وقتي غربت تو را ديد و دعوت کوفيان را..
چرا که در مکتب تو معرفت آموخته بود..
***
حسين بن علي...
قاصدک نيازم را با مناجات تو، بسوي آسمان عرفات پرواز ميدهم .
حجت مقبول حق
فرا رسيدن روز نيايش و کسب معرفت را به تک تک شما عزيزان تبريک عرض مي نماييم.
سالروز شهادت امام محمد باقر ( علیه السلام )
هفتم ماه ذی الحجه مصادف است با سالروز شهادت پنجمین اختر تابناک آسمان ولایت حضرت امام محمد باقر (( علیه السلام )) ، شهادت این بزرگوار را به تمامی ارادتمندان خاندان اهل بیت عصمت و طهارت تسلیت می گوییم .
امام باقر علیه السلام :
«إِنَّما یُداقُّ اللّهُ الْعِبادَ فِى الْحِسابِ یَوْمَ الْقِیمَةِ عَلى قَدْرِ ما آتاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ فِى الدُّنْیا.»:
خداوند در روز قیامت در حساب بندگانش، به اندازه عقلى که در دنیا به آنها داده است، دقّت و باریک بینى مى کند.
خلاصه ای از زندگی امام محمد باقر علیه السلام
ادامه مطلب برای اونهایی که اهل دقتند....
ابن الرضا به حجره غریبانه جان سپرد
او شمع جمع بود و چو پروانه جان سپرد
مسموم شد ز زهر جگر سوز اُمّ فضل
از روی شوق در ره جانانه جان سپرد
سلام بر امام جواد(ع) که «جود» قطره ای بود در پیشانی بلندش و «علم» غنچه ای بود از گلستانِ وجودش و «حلم» گوهری بود از گنجینه فضایلش شهادت حضرت امام جواد علیه السلام بر آقا امام زمان (عج) و همه شیعیان جهان تسلیت عرض میکنیم
پرهیزگاران یقین دارند که انسان، مهمل، عبث و بى هدف آفریده نشده، آفرینش براى او خط سیرى تعیین کرده است که با مرگ هرگز پایان نمى گیرد، چرا که اگر در همین جا همه چیز ختم مى شد مسلماً این همه غوغا براى این چند روز زندگى، عبث و بیهوده بود.
آنها اعتراف دارند: عدالت مطلق پروردگار در انتظار همگان است و چنان نیست که اعمال ما در این جهان، بى حساب و پاداش باشد.
این اعتقاد به آنها آرامش مى بخشد، از فشارهائى که در طریق انجام مسئولیت ها بر آنها وارد مى شود نه تنها رنج نمى برند که از آن استقبال مى کنند، همچون کوه در برابر حوادث مى ایستند، در برابر بى عدالتى ها تسلیم نمى شوند، و مطمئن هستند کوچک ترین عمل نیک و بد، پاداش و کیفر دارد، بعد از مرگ به جهانى وسیع تر که خالى از هر گونه ظلم و ستم است انتقال مى یابند و از رحمت وسیع و الطاف پروردگار بزرگ بهره مند مى شوند. ایمان به آخرت یعنى شکافتن دیوار عالم ماده، و ورود در محیطى بالاتر و والاتر که این جهان، مزرعه اى براى آن، و آموزشگاهى براى آمادگى هر چه بیشتر در برابر آن، محسوب مى شود، حیات و زندگى این جهان هدف نهائى نیست بلکه جنبه مقدماتى دارد، و دوران سازندگى براى جهان دیگر است.
زندگى در این جهان همچون زندگى دوران جنینى است که هرگز هدف آفرینش انسان آن نبوده، بلکه یک دوران تکاملى است براى زندگى دیگرى، ولى تا این جنین سالم و دور از هر گونه عیب متولد نشود در زندگى بعد از آن خوشبخت و سعادتمند نخواهد بود.
ایمان به رستاخیز اثر عمیقى در تربیت انسانها دارد، به آنها شهامت و شجاعت مى بخشد; زیرا بر اساس آن، اوج افتخار در زندگى این جهان، «شهادت» در راه یک هدف مقدس الهى است که محبوب ترین أشیاء براى فرد با ایمان و آغازى است براى یک زندگى ابدى و جاودانى.
ایمان به قیامت انسان را در برابر گناه کنترل مى کند، و به تعبیر دیگر گناهان ما با ایمان به خدا و آخرت نسبت معکوس دارند، به هر نسبت که ایمان قوى تر باشد گناه کمتر است.
و در نقطه مقابل فراموشى روز جزا، سرچشمه انواع طغیان ها، ستم ها و گناهان است و آنها هم سرچشمه عذاب شدید.(1)
مردى به حضرت رضا عليه السّلام عرض كرد
كه اندازه ى حُسن خلق چقدر است؟ فرمود همان را كه براى خودت از مردم انتظار دارى همان را براى مردم بگوئى ، سپس عرض كرد پس اندازه ى توكل چقدر است؟
فرمود به جز از خدا از هيچ كس نترسى ، عرض كرد من دوست دارم بدانم كه شما مرا چقدر دوست دارى فرمود:
مراجعه ى به دلت كن به بين تو مرا چقدر دوست دارى من هم همان اندازه تو را دوست دارم.
ارشاد القلوب جلد 1 صفحه 325
در ادامه این عیادت یکی از خادمان حرم رضوی شروع به خواندن صلوات خاصه علی بن موسی الرضا علیهالسلام کرد و همه حاضران با زمزمه این صلوات، شِفای عاجل آیتالله مهدوی کنی را از درگاه احدیت خواستار شدند.زمانی که صلوات خاصه امام رضا(ع) قرائت میشد، چشمان آیتالله مهدوی کنی باز و گویی به عشق مولایش تر شده است. و گویی در اوج بیماری و بیحسی، چیزی را در زیر لب زمزمه میکرد.
میگم خواهرم حجابت...؟؟؟
میگه برادرم نگاهت...!!!
.
باشه حرف تو قبول،ولی یه چیزی...
میدونی این حرفت مثل چیه...؟؟؟
شما در خونه تون رو قفل نکنید...
بعد بگید خب به دزده بگید نیاد!!!
.
از چادر خاکی خجالت نمیکشی؟؟؟
من که از غیرت عباس خجالت میکشم...
تو رو نمیدونم...
کم کم میفهمی برای این جور زندگی خلق نشدی...
البته اگه بخوای بفهمی...چون
آدم خواب رو میشه بیدار کرد ولی...
کسی که خودشو به خواب زده...نه
بیدار شو!!!
امام رضا علیه السلام فرمود: هر کس که عاشورا، روز مصیبت و اندوه و گریه اش باشد، خداوند روز قیامت را برای او روز شادی و سرور قرار می دهد.بحار الانوار، ج ۴۴، ص .۲۸۴
هنوز سی و پنج سال از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی به رهبری آن یار سفر کرده، امام شهدا و ملت عظیم الشان ایران امام خمینی (ره) نگذشته است.
در محرمالحرام سال ۱۳۵۷ حسین زمانه آمده بود تا یزیدیان را از پای در آورد و این بار پیروزی ظاهری و باطنی هر دو نصیب پیروان حسین علیهالسلام گردید.
چه زیبا شناخته بود رهبر کبیر انقلاب اسلامی فکرهای آلوده و منحرف را و برای اینکه در آینده افرادی حتی با سابقه انقلابی و مدعی خط امام نتوانند به مبانی اعتقادی و ارزشهایی که این انقلاب را به پیروزی رساند خدشه ای وارد کنند فرمودند :
” گریه کردن بر عزای امام حسین، زنده نگهداشتن نهضت و زنده نگهداشتن همین معنا که یک جمعیت کمی در مقابل یک امپراطوری بزرگ ایستاد، دستوراست.
عاشورا روز عزای عمومی ملت مظلوم است، روز حماسه و تولد جدید اسلام و مسلمانان است.
روضه سیدالشهدا برای حفظ مکتب سیدالشهداست. آن کسانی که میگویند روضه سیدالشهدا را نخوانید، اصلا نمیفهمند مکتب سیدالشهدا چه بوده و نمیدانند یعنی چه، نمیدانند این گریهها و این روضهها حفظ کرده این مکتب را. “
و به تاسی از پیر جماران امام المسلمین حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی) فرمود :
” اینجانب همهى مردم – بخصوص جوانان – را به … گرم نگهداشتن مراسم عزادارى سالار شهیدان حسینبنعلى توصیه مىکنم.”
به نظر می آید با روی کار اومدن این دولت و حمایت از جبهه اصلاحات و به به محض اینکه دوباره روزنه تنفسی را برای خود باز دیده اند این گرگ های در پوستین میش شروع به خودنمایی و پرده برداشتن از اعتقاداتی کرده اند که نمونه اش رقص در روز عاشورای سال 88 یا توهین روزنامه های زنجیره ایشان به احکام الهی بوده است کرده اند:
نجفقلی حبیبی رئیس سابق دانشگاه علامه در دوره اصلاحات هفته پیش در برنامه دیروز امروز فردا روی انتن رسانه ملی گفت:سالانه در ایام عاشورا چه پول هایی در مملکت خرج میشود اما بازده اینها چقدر است ؟ فقط 4 نفر میرن گریه میکننو تمام میشود.!
سوال اینجاس که چرا ایشون این همه مسائل ضد فرهنگی را رها کرده و درست دست روی نقطه ای میگذارد که به گفته بنیانگذار انقلاب اسلام را زنده نگه داشته است ؟؟ در حالی که این مرد یا بهتر بگویم نامرد سال 88 که فتنه گران در عاشورای حسینی پایکوبی و رقص خیابانی راه انداخته بودند سکوت کردند و کلمه ای اعتراض نکردند و درست جایی را میزند که دشمنان اسلام در طول هزار و چهارصد سال نتوانستند بزنند! و حالا این شده است دغدغه رهنگی ایشان!
به نظر شما این اتفاقی است ؟
والعاقبة للمتقین..........
- حضرت آدم (ع) به خدا عرض کرد : خداوندا ، شیطان را به من مسلط ساختی و مثل جریان خون در رگها ( در من جریان دارد ) ، او را هم قادر کردی که به بدن من داخل شود. خداوند فرمود : ای آدم ، در قبال این کار این امتیاز را به تو و فرزندانت دادم که هرکس فکر عمل بد کند به حساب او نوشته نشود ، ولی اگر آن عمل بد را انجام داد فقط یک جرم حساب شود ( یک گناه به حسابش نوشته میشود ) لکن اگر کسی نیت به انجام عمل خوب کرد ، ولی انجام نداد ، یک ثواب برای آن نیت نوشته و اگر آن نیت خوب را عمل کرد ، ده ثواب به وی داده میشود. آدم عرض کرد : خداوندا ، این عنایت را درباره من و فرزندانم زیادتر کن. خداوند فرمود : اگر کسی از فرزندانت گناهی را مرتکب شد و بعد از آن توبه کرد ، من آن گناه را می بخشم. باز هم آدم گفت : خداوندا ، بیشتر از این عنایت فرما ، خداوند فرمود : من مهلت توبه را تا دم مرگ به آنها دادم.آدم عرض کرد : خداوندا ، لطفت بسیار است و کافی میباشد. کلیات حدیث قدسی صفحه 23
صرف نظر از صهیونیستهای وحشی و شیوخ شکمپرست عرب، سرافکندهترین مردم این روزگار، همان فتنه پیشگانی هستند که روز قدس سال ۸۸، شعار «نه غزه، نه لبنان» را آشکارا سردادند. حال دنیا را بنگرید که دارد اعدام میکند این شعار را..این روزها دنیا، همه دنیا، صحنه محاکمه شعار «نه غزه، نه لبنان» است.این روزها روز عزای شعار «نه غزه، نه لبنان» است، ما این را از قبل گفته بودیم که گفتمان فتنهگران، در ابعاد جهانی هم خریدار ندارد و منجر به روسیاهی بیشترشان خواهد شد!
برای سر ندادن شعار پست «نه غزه، نه لبنان» کافی است یک جو «انسان» باشیم.«غزه» اگر از نظر جغرافیایی «باریکه»ای بیش نیست لیکن از حیث وجدان، به محل تقسیم ۲ جناح حق و باطل امروز دنیا تبدیل شده. . .روز قدس سال ۸۸ که به پنجمین سالگردش نزدیک میشویم! ما و ملت، شعارمان این بود؛ «مرگ بر اسرائیل» اما فتنهگران، سران فتنه و الباقی شعار میدادند؛ «نه غزه، نه لبنان». حال بنگرید دنیا شعار ملت ما را دست گرفته یا شعارک روزنامهخوارهای متقلب را؟ آمریکا بخواهد یا نخواهد و خوشش بیاید یا نیاید، دنیا با غزه است، نه اسرائیل. و دنیا با ماست، نه همصدایان با اسرائیل.
این وسط، شیوخ عرب، کاری هم برای غزه نکنند، خون کودک غزه کار خودش را بلد است. روزنامه را میتوان دزدید، قلم را میتوان فروخت،اما اصحاب حقیقی رسانه، مگر مرده اند که قطرات اشک «مادر طفل ۶ ماهه شجاعیه» در لا به لای شعار «نه غزه…» سانسور شود؟! بیبیسی و سایر شبکههای مورد علاقه آقای رفسنجانی، هر گونه که میخواهند اخبار غزه را پوشش دهند! خداوند بلد است چگونه از «تیرکمان»، «رسانه» بسازد! و از «سنگ»، «قلم»! «نون و القلم و ما یسطرون»… خون و القلم و ما یسطرون… خدایی که آتش را بر «خلیل» گلستان کرد، بر «الخلیل» هم میتواند! غزه خیلی وقت است که دیگر یک «باریکه» نیست.
«آقای ما»، «آقای مقاومت»، یک «چفیه» روی دوششان انداختهاند… که امروز دیگر، همه احرار عالم، همین چفیه را روی دوش انداختهاند. چفیه، عربی و فارسی و مسلمان و مسیحی ندارد! این بیرق مشترک آزادگان همه دنیاست! این لباس همه دنیاست! ماه و ستارهها، در جای جای دنیا، «چفیه بر دوش» به مقاومت غزه عزیز، «آری» گفتهاند… و میگویند اما روی دوش آفتاب، این چفیه، دیدنیتر است… و این زمین، با حضرت صاحبالزمان(عج) از این هم دیدنیتر است… خدایا! گمانم غزه، آسمان میخواهد… جرعهای نور… و تحقق وعده ظهور…
خدایا! گمانم دل مسجدالاقصی، «بک یا الله» بقیه الله را میخواهد.
بدرود ای بزرگترین ماه خداوند و ای عید اولیای خدا
بدرود ای ماه دست یافتن به آرزوها
بدرود ای یاریگر ما که در برابر شیطان یاریمان دادی
بدرود ای که هنوز فرا نرسیده از آمدنت شادمان بودیم
و هنوز رخت برنبسته از رفتنت اندوهناک
بدرود برتو که چه بسیار بدی ها به یمن تو از ما بگردید ،وچه بسیار خوبی ها به سوی ما روان گردید.
به نام خدا
اعمال مشترک شبهای قدر
*******************
شب نوزدهم اوّل شبهاى قدر است و شب قدر همان شبى است كه در تمام سال شبى به خوبى و فضيلت آن نمى رسد و عمل در آن بهتر است از عمل در هزار ماه و در آن شب تقدير امور سال مى شود و ملائكه و روح كه اعظم ملائكه است در آن شب به اذن پروردگار به زمين نازل مى شوند و به خدمت امام زمان عليه السلام مشرّف مى شوند و آنچه براى هركس مقدّر شده است بر امام زمان عليه السلام عرض مى كنند و اعمال شبهاى قدر بر دو نوع است يكى آنكه در هر سه شب بايد كرد و ديگر آنكه مخصوص است به هر شبى است.
اوّل غسل است علاّمه مجلسى فرموده كه غسل اين شبها را مقارن غروب آفتاب كردن بهتر است كه نماز شام را باغسل بكند .
دوّم
دو ركعت نماز است
سوّم
قرآن مجيد را بگشايد و بگذارد در مقابل خود و بگويد:
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِكِتابِكَ
خدايا از تو خواهم به حق كتاب
الْمُنْزَلِ وَما فيهِ وَفيهِ اسْمُكَ الاْكْبَرُ وَاَسْماَّؤُكَ الْحُسْنى وَما يُخافُ
فرستاده شده ات و آنچه در آنست كه در آن است نام بزرگت و نامهاى نيكويت و آنچه بدانها ترس
وَيُرْجى اَنْ تَجْعَلَنى مِنْ عُتَقاَّئِكَ مِنَ النّارِ
و اميد شود كه قرارم دهى از زمره آزاد شدگانت از دوزخ
پس هر حاجت كه دارد بخواهد .
چهارم
آنكه مُصحَف شريف رابگيرد و بر سر بگذارد و خداوند را به قران و 14 معصوم قسم میدهیم پس هر حاجت كه دارى طلب كن .
پنجم زيارت كند امام حسين عليه السلام را در خبر است كه چون شب قدر مى شود منادى از آسمان هفتم ندا مى كند از بُطنان عرش كه حقّ تعالى آمرزيده هر كه را كه به زيارت قبر حُسين عليه السلام آمده .
ششم
احيا بدارد اين شبها را همانا روايت شده هركه احيا كند شب قدر را گناهان او آمرزيده شود هرچند به عدد ستارگان آسمان و سنگينى كوهها وكيل درياها باشد .
هفتم
صد ركعت نماز كند كه فضيلت بسيار دارد و افضل آنست كه در هر ركعت بعد از حمد ده مرتبه توحيد بخواند
هشتم
دعای که آن دعا را كفعمى از امام زين العابدين عليه السلام روايت كرده كه در اين شبها مى خوانده در حال قيام و قعود و ركوع و سجود و علاّمه مجلسى (ره ) فرموده كه بهترين اعمال در اين شبها طلب آمرزش و دعا از براى مطالب دنيا و آخرت خود و پدر و مادر و خويشان خود و برادران مؤ من زنده و مرده ايشان است و اَذْكار و صلوات بر محمد و آل محمدعَليهمُ السلام آنچه مقدور شود و در بعضى از روايات وارد شده است كه دعاء جوشن كبير را در اين سه شب بخوانند فقير گويد كه دعاء جوشن در سابِقْ گذشت و روايت شده كه خدمت حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِيهِ وَاله عرض شد كه اگر من درك كنم شب قدر را چه از خداوند خودبخواهم فرمود عافيت را .
مفاتیح الجنان
روایات نشان می دهد که روزهای قدر هم در فضیلت مانند شب های قدر هستند، ان شاءالله که در شب قدر در دعا موفق بوده باشیم اما اگر کسی احتمال می دهد که در شب قدر کم و کسری داشته، در روز هم هر چه دعا بکند به حُکم شب است.
استاد فاطمی نیا
دسـت هــا خـالی ولــی بـــا التمــــاس
یـــا رب امشــب ســـــوی تـو گـــردنــد بلنـــد
در شـــب ِ قــَـدرَت بـرای بنـــده ها
قطــره هـــای اشــک امشــب ضــامـنند
شهادت اولين قطب عالم امكان
پناه بي پناهان
غمخوار يتيمان
اولين مسلمان شده اسلام
اميرالمومنين مسلمانان جهان
بر همه مسلمين تسليت باد
امیرالمؤمنین در كلامی زیبا فضایل سوره قدر را اینگونه تشریح كرده اند:
هر چیز میوه ای دارد و میوه قرآن سوره قدر است، هر چیز گنجی دارد و گنج قرآن سوره قدر است، هر چیز یاری گری دارد و یاری گر ضعیفان سوره قدر است، و هر چیز راه آسانی دارد و راه آسان برای درماندگان سوره قدر است و هر چیز عصمتی دارد و عصمت مؤمنان سوره قدر است و هر چیز هدایتی دارد و هدایت صالحان سوره قدر است، هر چیز سروری دارد و سرور قرآن سوره قدر است. هر چیز زینتی دارد و زینت قران سوره قدر است، هر چیز خیمه ای دارد و خیمه متعبّدان سوره قدر است و هر چیز بشارتی دارد و بشارت مردم سوره قدر است و برای هر چیز حجتی است و حجت بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم سوره قدر است پس به آن ایمان بیاورید.
منبع :بحارالانوار، ج89 ص331
-♥امام رضا(علیه السلام ) می فرمایند :
مَنْ قَرَأَ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ آيَةً مِنْ كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ كَانَ كَمَنْ خَتَمَ الْقُرْآنَ فِي غَيْرِهِ مِنَ الشُّهُور
هر كس ماه رمضان يك آيه از كتاب خدا را قرائت كند مثل اينست كه درماه هاى ديگر تمام قرآن را بخواند.
فضائل الاشهر الثلاثه ص 97 ، ح 82 - بحار الانوار(ط-بیروت) ج 93، ص 341
دوستی پرسیده بودند ما چرا نمازهایی مثل ظهر و عصر یا مغرب و عشا رو با هم جمع میخونیم؟ بنده هم ایشون رو در قالب یک پست دادم و خواستم بقیه هم استفاده کنند.
اولا در پاسخ این دوست عزیز باید بگم که خواندن نماز های پنج گانه در پنج وقت جداگانه مستحب هست و خوب است که بین نماز هایی که میخوانیم فاصله ای باشد و احتمالا یکی از فلسفه های نافله هم همین است که انسان قبل از هرنماز نافله مربوط به آنرا قبل از آن بخواند اما این کار مستحب است و شیعه وحتی اهل سنت در کتاب های خود احادیث معتبری آورده اند که طبق آن استنباط می شود که خواندن دو نماز به صورت جمع جایز است و حتی صحابه خاص پیامبر هم به پیروی از سنت پیامبر همین گونه نماز می خواندند البته با کیفیاتی که خودتان مستحضرید و شیعه هم از همین احادیث ژیروی می کند:
بعضی از احادیث:
- محدّث معروف جهان تسنّن، احمد حنبل، در کتاب معروف خود از ابن عبّاس نقل مى کند: «صلّى رسول الله (صلى الله علیه وآله) الظّهر و العصر جمیعاً، و المغرب و العشاء جمیعاً من غیر خوف ولا سفر; رسول خدا (صلى الله علیه وآله) نمازهاى ظهر و عصر، و مغرب و عشا را با هم در یکجا، بدون داشتن عذرى مانند ترس از دشمن و مسافرت به جا آورد». (2)
2- باز همان محدّث از طریق جابر بن زید از ابن عبّاس نقل مى کند: «من با پیامبر اکرم (ص) هشت رکعت نماز ظهر و عصر و هفت رکعت نماز مغرب و عشا را یکجا به جا آورده ام» و این حدیث از ابن عبّاس به عبارت هاى گوناگونى نقل شده است. وقتى راوى از علّت این جمع مى پرسد، وى در پاسخ مى گوید: «اراد ان لا یحرج امّته; خواسته امّت خود را به زحمت و مشقّت نیفکند».
این تعلیل در روایات شیعه نیز وارد شده است و در روایاتى که از امام صادق(علیه السلام) در این باب نقل شده، این نکته نیز موجود است. (5)
5- روایات این مسأله (جمع میان دو نماز) منحصر به ابن عبّاس و «معاذ» نیستند، «طبرانى» از «عبدالله بن مسعود» نقل مى کند که پیامبر خدا میان نمازهاى ظهر و عصر و مغرب و عشا را براى این که امّت وى به زحمت نیفتند جمع نمود. (6)
عین این مطلب از عبدالله بن عمر نیز نقل شده است; وى مى گوید: «پیامبر در حالى که مسافر نبود، میان دو نماز جمع نمود تا امّت وى در مشقّت نباشند» (7)
2. مسند احمد بن حنبل، ج 1، ص 221.
5. وسایل الشّیعه، کتاب صلوة، ابواب وقت، باب 32، حدیث هاى 2 و 3 و 4 و 7.
6. شرح موطا زرقانى، ص 263.
7. کنز العمّال، ص 242.
پس بنابراین اگر شما به مشقت نمی افتید و دوست دارید که نماز هارا با کمی فاصله بخوانید یا بینشان نماز های نافله بخوانید مستحب است که این کار رو بکنین.....
در نمازهاتون مارو هم دعا کنید ........... یاعلی
چرا چادری شدم؟
گفتم: چه میدانم، لابد این طوری خوشتیپ تری!!!
گفت: خیر!!!
گفتم: خب لابد فهمیدی این طوری حجابت کاملتره مثلاً!!!
گفت:خیر !!!
گفتم: ای بابا!!! خب لابد عاشق یکی شدی، اون گفته اگه چادر بپوشی بیشتر دوستت دارم!!
گفت: نزدیک شدی!!!
گفتم: آها!!! دیدی گفتم همه ی قصه ها به ازدواج ختم میشوند؟ دیدی!!!
گفت: برو بابا… دور شدی باز...
گفتم: خب خودت بگو اصلاً...
گفت: یک جایی شنیدم چادر، لباس “حضرت زهرا”ست، خواستم کمی شبیه “حضرت زهرا” باشم....
عزیزان من! شرط اصلی فعالیت درست شما در این جبههی جنگ نرم، یکیاش نگاه خوشبینانه و امیدوارانه است. نگاهتان خوشبینانه باشد. ببینید، من در مورد بعضیتان به جای پدربزرگ شما هستم. من نگاهم به آینده، خوشبینانه است؛ نه از روی توهم، بلکه از روی بصیرت. شما جوانید - مرکز خوشبینی - مواظب باشید نگاهتان به آینده، نگاه بدبینانه نباشد؛ نگاه امیدوارانه باشد، نه نگاه نومیدانه. اگر نگاه نومیدانه شد، نگاه بدبینانه شد، نگاه «چه فایدهای دارد» شد، به دنبالش بیعملی، به دنبالش بیتحرکی، به دنبالش انزواء است؛ مطلقا دیگر حرکتی وجود نخواهد داشت؛ همانی است که دشمن میخواهد.
حضرت امام خامنه ای(مدظله العالی )
گـاهـی اگــر دعـایت مسـتجاب نشـد، بـرو و گــوشـه ای بنـشـیـن...
زانـوهـایـت را بغـل بگـیـر و یک دل سـیـر گــریـه کـن...
شــایـد لازم باشــد میـان گــریه هـایـت بگــویی
.:: اللهُـمَّ اغـفِــر لِیَ الـذُنوبَ الّـتـی تَحـبِـسُ الـدُّعــا ::.
خــدایا! ببخـش آن گـناهـانم را کـه دعــایم را حــبـس کــرده اسـت...
من در اتاق یک رئیسی رفتم، کار داشتم.
تا در را باز کردم دیدم
یک دختری حالا یا دختر یا خانم، خیلی زیبا است.
داخل اتاق رئیس رفتم گفتم:
شما با این خانم محرم هستی؟ گفت: نه!
گفتم: چطور با یک دختر به این زیبایی تو در یک اتاق هستی و در هم بسته است.
گفت: آخر ما حزب اللهی هستیم.
گفتم: خوشا به حالت که اینقدر به خودت خاطرت جمع است.
حضرت امیر به زنهای جوان سلام نمیکرد.
گفتند: یا علی رسول خدا سلام میکند تو چرا سلام نمیکنی؟
گفت: رسول خدا سی سال از من بزرگتر بود. من سی سال جوان هستم. میترسم به یک زن جوان سلام کنم یک جواب گرمی به من بدهد، دل علی بلرزد.
گفتم: دل علی میلرزد، تو خاطرت جمع است.
بعضیها خودشان را از امیرالمؤمنین حزب اللهیتر میدانند.
می خواهید باور کنید! می خواهید باور نکنید ولی خط مقدم دشمن ، پشت بام خانه شماست. . . !
چه در زمینه فرهنگ ، چه سیاست ، چه افتصاد و . . .
به عبارت دیگر جنگ از این نرم تر نمی شود !!
دشمن سربازی به درون خانه ها فرستاده که هر چه بخواهد به راحتی انجام خواهد داد! آیا این یک پیروزی بزرگ برای دشمن و یک شکست تاریخی برای ما به حساب نمی آید؟!
در میدان جنگ سخت پدران ما با سختی و البته افتخار، پیروزی را از آن خود کردند و لی ما در جنگ نرم چه کردیم ؟!
تسلیم سربازی شدیم که حتی بی ناموسی را بین خانواده ها رواج می دهد!
روزی پیرمردی فقیر و گرسنه، نزد پیامبر اکرم (ص) آمد و درخواست کمک کرد. پیامبر فرمود: اکنون چیزی ندارم ولی «راهنمای خیر چون انجام دهنده آن است»، پس او را به منزل حضرت فاطمه (س) راهنمایی کرد.
پیرمرد به سمت خانه حضرت زهرا (س) رفت و از ایشان کمک خواست. حضرت زهرا (س) فرمود: ما نیز اکنون در خانه چیزی نداریم. اما گردن بندی را که دختر حمزة بن عبدالمطّلب به او هدیه کرده بود از گردن باز کرد و به پیرمرد فقیر داد. مرد فقیر، گردن بند را گرفت و به مسجد آمد.
پیامبر (ص) هنوز در میان اصحاب نشسته بود که پیرمرد عرض کرد: ای پیامبرخدا (ص)، فاطمه (س) این گردن بند را به من احسان نمود تا آن را بفروشم و به مصرف نیازمندی خودم برسانم. پیامبر (ص) گریست. عمّار یاسر با اجازه پیامبر (ص) گردن بند را از پیرمرد خرید. عمار پس از خرید گردن بند، گردن بند را به غلام خود داد و گفت: این را به رسول خدا (ص) تقدیم کن، خودت را هم به او بخشیدم. پیامبر (ص) نیز غلام و گردن بند را به حضرت فاطمه بخشید. غلام نزد فاطمه (س) آمد و آن حضرت گردن بند را گرفت و به غلام فرمود: من تو را در راه خدا آزاد کردم. غلام خندید. حضرت فاطمه (س) راز این خنده را پرسید. غلام پاسخ داد: ای دختر پیامبر (ص) برکت این گردن بند مرا به شادی آورد، چون گرسنهای را سیر کرد، برهنهای را پوشاند، فقیری را غنی نمود، پیادهای را سوار نمود، بندهای را آزاد کرد و عاقبت هم به سوی صاحب خود بازگشت.
کتاب شب های پیشاور کتابی بسیار مفید است که مناظره عالم توانای شیعه با علمای اهل سنت در شهر پیشاور پاکستان که در ده شب برگزار شده و در آخر به شیعه شدن چندی از علمای اهل سنت می انجامد را به نگارش دراورده است . فایل صوتی این کتاب که به شیوه جذابی به روایت این مناظره پرداخته است را برایتان قرار دادم .
حتما دانلود کنید و با دقت گوش دهید ...
یاعلی
فایلهای صوتی در ادامه مطلب...
گروهک تروریستی و تکفیری «جیش العدل» یکشنبه شب در بیانیهای در وبلاگ خود مدعی شد «جمشید دانایی فر» یکی از 5 مرزبان گروگان گرفته شده را به شهادت رسانده است.
این گروه در بیانیه خود 10 روز برای برآورده شدن خواستههای خود مبنی بر آزادی برخی تروریستها، به مسئولان مهلت دادهاند و مدعی شدهاند در غیر این صورت یکی دیگر از گروگانها را به شهادت خواهد رساند.
يكي از معجزات اسلام ، ذبح حيوانات است كه هم جهت حلال شدن و هم جهت سلامت دام و هرچه بهداشتي تر شدن آن است.شايد سوال كنيد كه چه معجزه اي در اين وجود دارد !؟
وقتي در ذبح اسلامي رگ روي به گلو بريده شود ، مغز در آستانه اغماء ميرود و ديگر احساس درد از حيوان از بين ميرود !شايد سوال كنيد كه چطور حيوان در حين ذبح شدن دست و پا ميزند ؟ آيا اين نشانه درد نيست؟!
جواب : دست و پا زدن حيوان در حين بريده شدن رگ گلو نشانه درد نيست ، بلكه اين رگ ارتباط غدايي بين مغز وخون است و با قطع شدن اين ارتباط و كاهش غذا ، مغز به قلب دستور ميدهد كه هرچه سريعتر از تمام اعضاء براي او خون بفرستد ، قلب نيز با پمپ كردن خون از تمام اعضا ، آن عضو به دليل اهميت خون رساني به مغز ، در اصل خود را فداي حيات مغز ميكند و شروع به تشنج ميكند و جالب اينجاست كه خون از طريق همان رگ بريده شده از بدن خارج ميشود و اين باعث خروج مواد خوني و عدم لخته شدن خون در بافت ها ميشود !ا
اما در كشور هاي غير اسلامي، با ضربه اي حيوان را به حالت اغما ميبرند كه اين باعث نيمه فعال ماندن گلبول هاي سفيد و در نتيجه فعاليت ميكروب ها و فاسد شدن بافت ها میگردد !
و به دليل دير خارج شدن خون لخته شده و یا خارج نشدن خون بطور کامل از بدن، میتواند منبع بزرگی برای رشد باکتری ها باشد.
رکوع در نماز:
تقویت ماهیچه های شکم، حفظ سلامت دستگاه گوارش و رفع یبوست مزمن، سوء هاضمه و بی اشتهایی از خواص رکوع در نماز است.کارشناسان می گویند در حالت رکوع ماهیچه های اطراف ستون مهره ها منبسط می شود که در تعادل و آرام کردن سمپاتیک موثر است.مدت زمان خواندن ذکر رکوع نیز باعث تقویت عظلات صورت، گردن، ساق پا و رانها می شود و به این ترتیب به جریان خون در قسمتهای مختلف بدن سرعت می بخشد. تنظیم متابولیسم بدن، فراهم نمودن زمینه از بین رفتن اکثر بیماریها از بدن، کمک به افزایش حالت استواری و استحکام مغز از دیگر خواص رکوع در نماز است.